واژه ارث در معنای حقوقی آن رسیدن اموال منقول و غیرمنقول شخص متوفی به وراث آن شخص پس از تسویه بدهی و دیون شخص متوفی است.
در قوانین حقوقی کشور ما در هنگام فوت یک شخص قوانینی در جهت توزیع و تقسیم اموال وی به وراث آن شخص تنظیم شده است. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی نحوه گرفتن سهم الارث میپردازیم.
نحوه گرفتن سهم الارث
اگر طلبی از شخص متوفی وجود داشته باشد، قبل از اقدام به تقسیم ارث آن طلب باید پرداخت و رضایت طلبکار جلب شود و یا اگر شخص متوفی دارای وصیتنامهای تحت عنوان وقف بخشی از مال خود باشد، ابتدا وقف باید انجام و سپس تقسیم ارث صورت پذیرد. مهریه زوجه نیز در صورت پرداخت نشدن آن در هنگام فوت شخص متوفی اگر توسط زوجه درخواست شود، جز دیون متوفی محسوب میشود که باید پرداخت و بعد از آن تقسیم انجام شود. افراد بسته به رابطهای که با شخص فوت شده دارند، در شرایط متفاوت و مقادیر متفاوت از ارث سهم میبرند.
نحوه تعلق ارث به افراد چگونه است؟
در ارث زن و شوهر، اگر مرد فوت کند و زن از مرد فوت شده دارای فرزند نباشد یک چهارم اموال متوفی به وی تعلق میگیرد.
در صورتی که زن از مرد فوت شده دارای فرزند باشد یک هشتم اموال متوفی سهم الارث زن خواهد بود.
در صورتی که مرد دارای چند همسر باشد؛ و در زمان فوت زن ها در عقد دائمی وی باشند به هر یک از آنها یک هشتم ارث شوهر تعلق میگیرد.
در صورتی که زن فوت کند، اگر دارای اولاد نباشد شوهر یک دوم از اموال وی را به ارث میبرد.
در صورتی که فرزندی پیش از پدر خود فوت شود. از ارث پدری خود سهمی نمیبرد در نتیجه فرزندان وی نیز از ارث پدربزرگ خود محروم هستند، مگر در شرایط فقدان وراث از طبقات گفته شده؛ یعنی اگر هیچ وارثی از طبقات ارث برای اموال متوفی وجود نداشته باشد، در این صورت دارای سهم الارث خواهند بود.
اگر اموال موروثی در تصرف برخی وراث باشد، چه باید کرد؟
پس از تقسیم اموال ما ترک بین وراث، اگر اموال منقولی که به یکی از وراث تعلق میگیرد، در تصرف وارث دیگری باشد، در این صورت وارث اول که مال به او به ارث رسیده است میتواند دعوا خود را به طرفیت وارث دوم در رابطه با درخواست سهم الارث مطرح کند. اگر اموال غیر منقولی که به یکی از وراث تعلق میگیرد در تصرف وارث دیگری باشد، در این صورت وارث اول که مال به او به ارث رسیده است، میتواند دعوا خلع ید را مطرح کند.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر مطلب مزایا تنظیم وصیت نامه را مطالعه کنید.
حق مسکن از مصادیق نفقه محسوب میشود و به همین دلیل شوهر مکلف است مسکن و اقامتگاه مناسب برای همسر خود تهیه کند.
بر اساس قانون در صورت اختلاف بر سر محل زندگی حق تعیین محل زندگی با شوهر است و بر اساس آن، زن باید در منزلی که شوهر تعیین میکند سکونت داشته باشد. اما قانون در شرایطی تعیین محل زندگی را به زن واگذار کرده است. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی حق مسکن برای زن میپردازیم.
حق مسکن برای زن
مطابق با ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی نفقه عبارت است، از تمام نیازهای متعارف زن متناسب با شان و وضعیت از جمله لباس، مسکن، غذا، دارو، وسایل منزل و … به همین جهت مرد موظف به تهیه مسکن متناسب با جایگاه و وضعیت زن است و تهیه نکردن مسکن توسط شوهر از موارد عسر و حرج بوده و نداشتن توان مالی جهت تهیه مسکن در حکم عدم پرداخت نفقه است. در این صورت زوجه میتواند مطابق با ماده ۱۱۲۹ قانون مدنی از دادگاه تقاضای طلاق کند، اما اگر بدون دلایل کافی از سکونت در منزل تهیه شده توسط مرد خودداری کند، ناشزه محسوب شده و نفقه به او تعلق نمیگیرد. لازم به ذکر است تشخیص در شان بودن ملک با دادگاه است.
آیا منزل پدر شوهر منزل مستقل حساب میشود؟
منزلی که مرد برای سکونت اختیار میکند باید ویژگی های لازم را داشته باشد تا بتوان آن را تایید کرد که این شرایط و ویژگیها شامل: اتاق، حمام، سرویس بهداشتی و آشپزخانه مستقل است در نتیجه مرد حق ندارد زوجه را مجبور به زندگی در خانهایی با پدر و مادر خود کند و در این موارد دادگاه با اعزام کارشناس محل را مورد بررسی قرار میدهد و در صورت برخورد با این موارد منزل پدری را مستقل حساب نمیکند.
شان زوجه در تعیین حق مسکن
تهیه مسکن باید بر اساس منزلت، شان و جایگاه اجتماعی زن باشد و حتی علاوه بر منزل اثاث خانه نیز باید متناسب با شان زن باشد. تایید سطح تناسب زن با دادگاه و مددکاران اجتماعی است. مددکار پس از حضور در آدرس موجود در پرونده تمکین، محله، اثاث، وضعیت مسکن را مورد بررسی قرار میدهد و آن را با شان و جایگاهی که زن در خانه پدر داشته است مقایسه کرده و در نهایت با در نظر گرفتن مسائلی چون شغل، درآمد، موقعیت تحصیلی و وضع زندگی اعلام نظر میکند.
بر اساس قانون، به محض اینکه عقدی میان زن و مرد منعقد شد، مرد به میزانی که مهریه برای همسر خود قرار داده است، در قبال همسر خود بدهکار میشود.
مهریه یکی از حقوق مالی زن است که او در همه حال حتی بعد از طلاق، هم مستحق دریافت آن از شوهر است. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی مهریه در طلاق غیابی میپردازیم.
طلاق غیابی
طبق ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی حق طلاق در اختیار مرد است؛ بنابراین اگر مردی دادخواست طلاق به طرفیت همسرش بدهد چه زن در دادگاه حاضر شود و چه حضور پیدا نکند و لایحه نیز ندهد، قطعا رای طلاق صادر خواهد شد؛ اما در حالت دوم، رای صادره طلاق غیابی است و زن میتواند در مهلت قانونی واخواهی کند. ثبت طلاق منوط به پرداخت حقوق مالی زن است. حقوق مالی زن در طلاق از طرف مرد، عبارت است از: مهریه، اجرت المثل ایام زوجیت (به شرط مطالبه از سوی زن)، نفقه ایام عده، نفقه معوقه (در صورت مطالبه زن و استحقاق او) و شرط تنصیف اموال مندرج در عقدنامه به شرط امضا این شرط توسط مرد و موجود بودن اموال هنگام طلاق که بعد از عقد خریداری شده باشد.
تکلیف مهریه در طلاق غیابی
اگر دادگاه حکم طلاق غیابی را صادر کند، تا زمانی که تکلیف حقوق مالی زن از جمله مهریه مشخص نشود، این حکم به ثبت نخواهد رسید. مثلا در مورد اول گفتیم هر مردی با توجه به اینکه حق طلاق در اختیار اوست میتواند حتی بدون حضور زن در دادگاه، حکم طلاق را دریافت کند. اما زمانی مرد میتواند این حکم را به ثبت برساند که تکلیف حقوق مالی همسر خود را مشخص کند. در صورت غیبت مرد و صدور حکم طلاق غیابی، اگر از قبل مهریهای برای زن تعیین و در عقدنامه قید شده باشد، در صورت نزدیکی زن و شوهر تمام مهریه به زن تعلق خواهد گرفت. اگر نزدیکی انجام نشده باشد، زن مستحق دریافت نصف مهریه مشخص شده خواهد بود. در صورتی که مهریهای در عقدنامه برای زن مشخص نشده بود، در صورت ازاله بکارت، مهرالمثل (متناسب با شان و شخصیت زن و اوضاع و احوال خانوادگی او) به زن تعلق خواهد گرفت. حال که در این موارد مرد غایب است و امکان پرداخت مهریه نیست، زن میتواند با معرفی اموال و دارایی از همسر خود به دادگاه، متناسب با اندازه مهریه خود، روی اموال مرد دست بگذارد.
یکی از شروط لازم برای ازدواج دختران، لزوم کسب اجازه یا رضایت والدین (فقط پدر یا جد پدری) برای این امر است.
لزوم اجازه پدر برای ازدواج دختران موضوعی فقهی است که در قانون مدنی نیز مورد پیشبینی قرار گرفته است. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی لزوم اجازه پدر در ازدواج دومدختر میپردازیم.
اجازه پدر در ازدواج دوم دختر
به موجب ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی: نکاح دختر باکره، اگر چه به سن بلوغ رسیده باشد، موقوف به اجازه پدر یا جد پدری است و هر گاه پدر یا جد پدری بدون دلیل موجه از دادن اجازه مضایقه کند، اجازه او ساقط و در این صورت، دختر میتواند با معرفی کامل مردی که قصد ازدواج با او را دارد و شرایط نکاح و مهریه که بین آنها قرار داده شده است، پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص، به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام کند.
دخترانی که باکره هستند و قبلا ازدواج نکردهاند، باید از پدر یا جد پدری خود رضایت یا اجازه ازدواج گرفته باشند و در این خصوص، تفاوتی نمیکند که دختران در چه سنی باشند. کسب اجازه از پدر برای ازدواج دختران تنها در صورتی مورد نیاز است که دختران دوشیزه یا باکره باشند. به همین دلیل در صورتی که دختری قبلا یک مرتبه ازدواج کرده باشد، دیگر به لحاظ قانونی نیازمند کسب اجازه یا رضایت پدر برای ازدواج نیست.
سرقت از منزل، بسته به جزییات پرونده ممکن است توسط قاضی، از نوع سرقت حدی یا تعزیری تشخیص داده شود.
بهدلیل وجود لوازم قیمتی، طلا، ارز و پول نقد سارقان همواره منتظر فرصت مناسب برای ورود به منازل هستند. اگرچه رعایت نکات ایمنی، احتمال بروز این نوع از سرقت را کاهش میدهد، اما در مواقع بسیاری سرقت از منازل اجتناب ناپذیر است. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی مجازات سرقت از منزل میپردازیم.
مجازات سرقت از منزل چیست؟
مطابق ماده ۶۵۶ قانون مجازات اسلامی مرتکب سرقت از جایی که محل سکنی یا مهیا برای سکنی است، به حبس از شش ماه تا سه سال و تا ۷۴ضربه شلاق محکوم میشود.
اگر سرقت موجب آزار اهالی خانه باشد، حکم سارق چیست؟
اگر سارق، هنگام سرقت از منزل به هر نحوی که موجب آزار افراد داخل خانه شود، به حبس از سه ماه تا ده سال و شلاق تا ۷۴ ضربه محکوم میشود و اگر جرحی نیز واقع شده باشد، علاوه بر مجازات جرح به حداکثر مجازات مذکور محکوم میشود.
مجازات جرم سرقت از منزل اگر مقرون به پنج شرط باشد، چیست؟
اگر سرقت در شب واقع شده باشد؛ سارقین دو نفر یا بیشتر باشند؛ یک یا چند نفر از آنها حامل سلاح ظاهر یا مخفی بوده باشند؛ از دیوار بالا رفته یا حرز را شکسته یا کلید ساختگی به کار برده یا این که عنوان یا لباس مستخدم دولت را اختیار کرده یا برخلاف حقیقت خود را مامور دولتی قلمداد کرده یا در جایی که محل سکنی یا مهیا برای سکنی یا توابع آن است، سرقت کرده باشند؛ در ضمن سرقت کسی را آزار یا تهدید کرده باشند؛ در این صورت مرتکب به پنج تا بیست سال حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم میشود.
برای ثبت شکایت سرقت از منزل چه باید کرد؟
بعد از اطلاع از وقوع سرقت، با پلیس ۱۱۰ تماس بگیرید. برای بررسی اثر انگشت سارقان به هیچ وسیلهای در منزل دست نزنید و جای چیزی را تغییر ندهید. بعد از اینکه پلیس از صحنه وقوع جرم، گزارش تهیه کرد، به کلانتری محل زندگی خود مراجعه و ثبت شکایت کنید. جزییات اموال مسروقه را به اطلاع پلیس برسانید. برای اثبات سرقت، لازم است ادلهای ارائه دهید. اقرار سارق، شهادت شهود یا وجود ردی از سارق در منزل یا دوربین مداربسته از جمله ادله اثبات سرقت است. سپس به دادسرا مراجعه کنید و شکایت کنید. اگر در سرقت از منزلتان به کسی مشکوک هستید، او را به عنوان مظنون برای تحقیقات بیشتر معرفی کنید. گزارش پلیس و ادله اثبات سرقت در پرونده شما ثبت میشود. بعد از دستگیری سارق یا یافتن اموال مسروقه برای تشکیل جلسه دادگاه به شما اطلاعرسانی خواهد شد.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر مطلب مراحل پیگیری سرقت خودرو را مطالعه کنید.
تمکین در لغت به معنای الزام است. با این حال تمکین از منظر حقوق خانواده به معنای اطاعت و پیروی زن از شوهر در امور زندگی و روابط زناشویی بدون عذر شرعی است.
مطابق با قانون مدنی کشور پس از ازدواج هر یک از زوجین نسبت به یکدیگر دارای وظایفی هستند، یکی از این تکالیف تمکین زن از شوهر است. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی الزام تمکین زن از شوهر مطابق قانون میپردازیم.
الزام به تمکین زن از شوهر
زن و مرد هر یک موظف هستند تا تکالیف خود را در برابر یکدیگر انجام داده و با یکدیگر حسن معاشرت داشته باشند. در غیر این صورت، مصداق نشوز تلقی شده و منجر به پیامدهایی برای هر یک از آنان میشود. نشوز به معنای عدم تمکین یا عدم ایفای هریک از وظایف و تکالیف میان زوجین دانست. از منظر حقوقی و در قالب زندگی زناشویی هر گاه زن بدون عذر شرعی از همسر خویش در رفع نیازهای جنسی و امور خانواده تمکین نکند، حق پرداخت نفقه از سوی مرد برای زن سلب شده و مسئله نشوز رخ داده است. به این ترتیب زن ناشزه نامیده میشود. به عبارت دیگر، ماده ۱۱۰۵ قانون آیین دادرسی مدنی زن را موظف به اطاعت از شوهر چه در امور جاریه زندگی و چه در مسائل زناشویی کرده است و در مقابل این تمکین، وی را مستحق دریافت نفقه دانسته است.
عدم تمکین زن از شوهر چه پیامدهایی را به دنبال دارد؟
عدم تمکین زن از مرد پیامدهایی را به دنبال دارد؛ از جمله این پیامدها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
عدم استحقاق زن نسبت به نفقه ( ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی)
کسب اجازه ازدواج مجدد از دادگاه (مواد ۱۶ و ۱۷ قانون حمایت خانواده). به این منظور مرد بایستی به دادگاه رجوع و با اثبات عدم تمکین همسر خود، از دادگاه اجازه ازدواج مجدد بگیرد.
امکان طرح دعوی طلاق از سوی مرد.
نشوز شوهر یا عدم ایفای وظایف زناشویی از جانب وی نیز دارای ضمانت اجرای حقوقی است و زن میتواند با مراجعه به دادگاه الزام شوهر را به انجام وظیفه درخواست کند. به علاوه نشوز شوهر سوءمعاشرت به شمار میآید و اگر مصادیق عسر و حرج باشد، زن میتواند از دادگاه درخواست طلاق کند.
اینکه شخص تا چه میزان از اموالش را میتواند وصیت کند امری است که عدم توجه به آن سبب بروز اختلافات بسیاری میشود.
وصیت در دین اسلام عمل مستحبی است که به آن تاکید فراوان شده است. به همین دلیل است که در شرع و قانون، حد و میزان وصیت اموال تعیین شده است و در صورتی که بیشتر از آن باشد، ورثه متوفی اختیار این را دارند که وصیت بیشتر از حد مشخص شده را قبول یا رد کنند و این نکته در همه انواع وصیت نامه باید رعایت شود. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی میزان وصیت اموال میپردازیم.
وصیت تا یکسوم اموال
بر اساس قانون مدنی هر فرد میتواند همه اموالش را وصیت کند. این وصیت تا ثلث (یک سوم) آن نیاز به تنفیذ (رضایت و قبول) توسط ورثه متوفی ندارد. اما اگر بیشتر از یک سوم باشد، برای اینکه اجرا شود ورثه باید به آن رضایت داشته باشند و به اصطلاح آن را تنفیذ کنند. همچنین، در صورتی که وصیت به نفع یکی از ورثه باشد، علاوه بر آنچه که به موجب وصیت به این شخص تعلق میگیرد، در ارث نیز سهیم خواهد بود و وصیت باعث محروم ماندن از ارث نخواهد شد. وصیت در صورتی اجرا میشود که ابتدا هزینههای کفن و دفن و سپس بدهی های متوفی پرداخت و اگر مالی باقی بود به وصیت عمل شود.
وصیت بیشتر از یکسوم اموال
اگرچه وصیت کننده (موصی) میتواند تمام اموال و داراییهای خود را برای بعد از فوت وصیت کند، اما این ورثه هستند که باید وصیت بیشتر از ثلث را قبول کنند. در واقع، زمانیکه متوفی بیشتر از یکسوم اموال خود را وصیت کرده باشد ورثه میتوانند این وصیت را قبول یا رد کنند که این امر برای رعایت حقوق ورثه است. اگر ورثه وصیت بیشتر از یک سوم را رد کنند فقط تا همان میزان یک سوم به وصیت عمل میشود؛ اما اگر قبول کنند وصیت اجرا خواهد شد. اگر تعدادی از ورثه وصیت بیشتر از ثلث را رد ولی تعدادی از ورثه آن را قبول کنند، در این صورت مقدار بیش از ثلث فقط از سهم الارث کسانی که آن را پذیرفته اند، کسر خواهد شد.
زن بعد از فوت شوهر میتواند مهریهاش را مطالبه کند.
یکی از مهمترین حقوقی که به موجب شرع و قانون به زن تعلق میگیرد مهریهای است که به موجب عقد نکاح میان زن و مرد تعیین میشود. در صورتی که شوهر فوت کرده باشد نیز زن میتواند با ارئه دادخواستی مهریهاش را مطالبه کند که از اموال متوفی باید پرداخت بشود. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی موضوع دریافت مهریه زن بعد از فوت شوهر میپردازیم.
چگونگی دریافت مهریه زن بعد از فوت شوهر
بر اساس قانون مدنی، زمانی که شخصی فوت میشود، ابتدا دیون و بدهیهای مالی او باید پرداخت شود و سپس اگر چیزی باقی ماند، بر اساس قواعد ارث میان ورثه او تقسیم میشود؛ بنابراین، در صورتی که مردی فوت کند در حالی که مهریه همسرش را نپرداخته باشد، زن میتواند با ارائه دادخواست به دادگاه خانواده، مهریهاش را مطالبه کند؛ حتی در صورتی که تقسیم ترکه متوفی انجام شده باشد. دادخواست مطالبه مهریه باید به طرفیت ورثه متوفی اقامه شود. در مواردی هم که مهریه زن وجه رایج یا پول نقد باشد، تاریخ فوت مبنای محاسبه قرار میگیرد و زن بر اساس شاخص سال فوت شوهر مهریه را دریافت میکند. البته نکته مهمی که در رابطه با مهریه زن پس از فوت شوهر وجود دارد، آن است که مهریه زن غیر از ارثی است که به وی تعلق میگیرد. به این معنا که در صورت فوت مرد، زوجه هم قادر به مطالبه ارث بر طبق قانون مدنی خواهد بود و هم میتواند مهریهاش را مطالبه کند.
تغییر سن شناسنامه یک اقدام استثنائی است که تنها در صورتی امکانپذیر است که مدعی دلایل کافی و قابل قبولی برای اثبات ادعای خود داشته باشد.
هر فرد تنها یک بار در طول عمر خود میتواند اقدام به تغییر سن خود کند. به منظور حفظ اعتبار اسناد سجلی، امکان تغییر تاریخ این اسناد از لحاظ قانونی وجود ندارد مگر در شرایطی؛ بهعنوان مثال شخص ادعاکننده بتواند ثابت کند شناسنامه متعلق به برادر یا خواهر بزرگتر اوست که پیش از به دنیا آمدن او از دنیا رفته است و پدر و مادرش شناسنامه برادر یا خواهر بزرگترش را برای او استفاده کردهاند. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی تغییر سن شناسنامه میپردازیم.
مرجع صالح برای تغییر سن
مرجع صالح برای تغییر سن شناسنامه، با توجه به میزان تفاوت سن شناسنامه و سن واقعی متفاوت است.
تغییر سن شناسنامه، در صورتی که تفاوت سن شناسنامه و سن واقعی بیش از ۵ سال باشد: در این حالت فرد به فرمانداری شهرستان محل صدور شناسنامه رجوع کند تا پرونده وی در کمیسیونی تحت عنوان “کمیسیون تشخیص سن” بررسی شود. این کمیسیون مرکب از فرماندار یا بخشدار، رییس اداره ثبت احوال محل، پزشک منتخب، مدیر عامل سازمان بهداری استان و رییس شورای اسلامی شهر یا بخش تشکیل میشود. ریاست این کمیسیون با قاضی محل است. تقاضای فرد در این کمیسیون بررسی میشود و در صورتی که دلایل او مثل استشهاد نامه، برگه ولادت و … مورد قبول قرار گیرد و پزشک کمیسیون نیز تفاوت سنی را تایید کند، فرد میتواند برای تغییر سن اقدام کند. اعتراض به رای که در این کمیسیون صادر میشود در دیوان عدالت است.
تغییر سن شناسنامه، در صورتی که تفاوت سن شناسنامه و سن واقعی کمتر از ۵ سال باشد: در این حالت فرد باید به دادگستری رجوع کند. رسیدگی به این موضوع در صلاحیت دادگاه حقوقی محل سکونت متقاضی است. در این حالت فرد با ارائه دادخواستی به طرفیت اداره ثبت احوال صادر کننده شناسنامه فرد متقاضی، درخواست رسیدگی به موضوع را میکند. نکته مهم در این مورد این است که قانون اجازه اقامه دعوی در محل اقامت متقاضی را داده است و نه محل صدور. اعتراض به رای که در این دادگاه صادر میشود در دادگاه تجدیدنظر بررسی میشود.
در هر دو حالت گفته شده در بالا، فرد میتواند تقاضای افزایش سن و هم تقاضای کاهش سن را داشته باشد.
طبق قانون، مالی که هنوز وجود ندارد و فرض و احتمال بر این است که در زمان آینده خریداری خواهد شد، نمیتواند به عنوان مهریه در نظر گرفته شود.
بسیاری از افراد پیش از ازدواج با یکدیگر توافق میکنند تا مهریه آنها خانهای باشد که قرار است در آینده در آن سکونت داشته باشند. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی این موضوع میپردازیم که آیا تعیین ملک خریداری نشده برای مهریه قابل قبول است یا خیر؟
تعیین ملک خریداری نشده برای مهریه
این شرط در عقدنامه که در صورت خانهدار شدن زوج چند دانگ آن به عنوان مهریه به نام زوجه میشود، فاقد اعتبار و باطل است. قرار دادن خانهای که هنوز خریداری نشده به عنوان مهریه، چون هنوز وجود ندارد و مالیت پیدا نکرده، باطل است. اگر شرط شود که داماد در آینده چند دانگ از خانهای که میخواهد خریداری کند را به نام همسرش بزند و آن را به عنوان مهریه ثبت کند، این مهریه به دلیل داشتن شرایطی مبهم باطل است، البته اگر زمان خرید ملک مشخص شود و برای مثال گفته شود که ملکی در ۶ ماه یا یک سال آینده خریداری خواهد شد و آن وقت بخشی از آن به عنوان مهریه همسر قرار گیرد، این مهریه صحیح است. قرار دادن ملک به عنوان مهریه باید دارای شرایطی ویژه و مخصوص به خود باشد که مهمترین شرط آن، وجود ملک و ذکر تمام مشخصات آن است.
از جمله اسنادی که بیشتر در آن جعل انجام میشود جعل امضای چک است.
یکی از اعمال مجرمانه و شاید یکی از سادهترین آنها به گمان مجرمان جعل امضا در اسناد رسمی به خصوص جعل امضا چک است. در این نوشتار از مجله دلتا به چند راهکار برای جلوگیری از جعل امضا چک میپردازیم.
جعل امضا چک
جعل امضا چک از دو حالت خارج نیست: امضا صاحب حساب شبیه سازی شود.
امضایی غیر از امضا صاحب حساب در چک درج شود.
به طور معمول کسی که امضا صاحب حساب را روی چک شبیه سازی یا به عبارت دیگر امضا او را جعل میکند، معمولا از آشنایان وی است؛ زیرا کسی که صاحب حساب را ندیده و از امضا او بیاطلاع است، به سختی میتواند امضایی شبیه امضای دارنده حساب، روی چک درج کند. در واقع اگر شخص چک را پیدا یا آن را سرقت کند و از نمونه امضا صاحب حساب نیز بیاطلاع باشد، به نام خود و با امضایی غیر از نمونه امضای موجود در بانک امضا میکند.
جلوگیری از جعل امضا چک
برای پیشگیری از جعل امضا، راهکارهای زیر توصیه میشود: صاحب حساب امضایی داشته باشد که به سادگی نتوان آن را جعل کرد، البته امضاهای شلوغ و پر از خطوط هم ممکن است دردسرساز شود. از این نظر که در صورت لزوم، تعیین اصالت بسیار سخت خواهد شد.
امضای روی چک منحصر به صاحب حساب باشد. این کار باعث میشود که از نمونه امضا شما افراد کمتری مطلع شوند یا اینکه برای صدور چک از خودکار اختصاصی که مخصوص تحریر و امضا چک باشد استفاده شود.
دسته چک یا برگ چک در دسترس دیگران قرار داده نشود و باید به صورتی نگهداری کرد که امکان دسترسی به آن برای دیگران غیر ممکن یا سخت باشد.
شایان ذکر است راهکارهایی که بیان شد، میتواند تا حدودی از جعل امضا توسط جاعل پیشگیری کند، اما به طور قطع نمی توان از آن جلوگیری کرد.
یکی از مواردی که در رابطه با ازدواج دختران به صورت شرط لازم مورد پیش بینی قرار گرفته است، لزوم کسب اجازه و یا رضایت والدین (فقط پدر یا جد پدری) برای ازدواج دختران است.
یکی از احکام اسلام در خصوص حفظ بنیان خانواده، اذن پدر در مورد ازدواج دختر است. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی شرایط ازدواج دختر بدون اجازه پدر میپردازیم.
اجازه پدر برای ازدواج دختر
طبق ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی اصلاحی سال ۱۳۷۰: نکاح دختر باکره اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد، موقوف به اجازه پدر یا جد پدری اوست. بر اساس این ماده، دختری که به سن بلوغ رسیده نمیتواند به طور مستقل تصمیم به ازدواج بگیرد. به عبارت دیگر؛ دختر در عین حال که دیگر تحت ولایت و سرپرستی پدرش نیست و نظرش در خصوص ازدواج معتبر است و ازدواج بدون رضایت و اراده او صورت نمیگیرد؛ اما باید موافقت پدر یا جد پدری را نیز برای ازدواج به دست بیاورد.
شرایط ازدواج دختر بدون اجازه پدر
گاهی اوقات و در برخی موارد، اعتبار اجازه پدر ساقط میشود و دختر باکره میتواند بدون اذن پدر یا جد پدری خویش ازدواج کند و چنین ازدواجی صحیح است. این موارد عبارتاند از:
ولی در قید حیات نباشند: اگر پدر یا پدربزرگ پدری دختر فوت کرده باشند، دختر مکلف به گرفتن اجازه شخص دیگری (برای مثال مادر یا برادر) نیست. لازم به ذکر است، پدربزرگ مادری نیز مجاز به این کار نیست. در این مورد نیازی به اجازه دادگاه هم نیست و با ارائه دلیلی مبنی بر فوت ولی، دختر میتواند اقدام به ازدواج و ثبت آن کند.
ولی غایب بوده و در دسترس نباشد: درصورتیکه پدر یا جد پدری دختر غایب بوده و به آنها دسترسی وجود نداشته باشد، دختر میتواند بدون کسب اذن با همسر شایسته و متناسب خود ازدواج کند.
ولی اهلیت نداشته و محجور باشد: اگر پدر یا جد پدری دختر به علتی محجور بوده و خود تحت قیومیت باشد، برای ازدواج دختر اجازه شخص دیگری مانند قیم ولی لازم نخواهد بود.
ولی بی دلیل با ازدواج مخالفت کند: هدف قانونگذار از معتبر دانستن اذن پدر در ازدواج دختر باکره، حفظ مصالح دختر، خانواده و جامعه است. در صورتیکه ولی از اختیار خویش سوءاستفاده کند و بدون دلیل موجه از ازدواج دختر باکره با همسر مناسب و شایسته او جلوگیری کند، اجازه ندادن او تاثیری در ازدواج دختر ندارد. عدم موافقت پدر بدون دلیل موجه، اعتبار اذن او را از بین میبرد و دختر میتواند در این مورد به جای ولی خود، مردی که قصد ازدواج با او را دارد به دادگاه معرفی و از دادگاه اجازه ازدواج را دریافت کند. برای این کار دختر باید دادخواستی به دادگاه خانواده ارائه دهد و مشخصات فردی که قصد ازدواج با او را دارد به دادگاه اعلام کند. دادگاه نیز با شنیدن اظهارات دختر در جلسه رسیدگی، رای مورد نظر خود را صادر میکند.
زن برای خروج از کشور به اجازه همسرش احتیاج دارد و برای دریافت گذرنامه باید مراحل قانونی را طی کند.
اگر خانم متاهلی قصد خروج از کشور را داشته باشد، باید اجازه دریافت پاسپورت را از همسر خود اخذ کند. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی موضوع خارج شدن زن از کشور میپردازیم.
خارج شدن زن از کشور
زن برای خروج از کشور نیاز به اجازه همسرش دارد و مطابق با ماده ۱۸ قانون گذرنامه خانم متاهل در هر سنی که باشد برای خروج از کشور به اجازه شوهر خود نیاز دارد. شوهر در هر زمانی که از اجازه خود منصرف شد میتواند با مراجعه به پلیس گذرنامه نسبت به جلوگیری از خروج همسر خود اقدام کند که در این صورت گذرنامه زوجه ضبط میشود.
البته بانوان در مواقع اضطراری میتوانند برای خروج از کشور از دادستان اجازه بگیرند که این تشخیص ضرورت بر عهده دادستان است و او باید ظرف مدت ۳ روز به این درخواست پاسخ دهد. این قانون درباره زنانی که خارج از کشور سکونت دارند یا همسرشان تابعیت ایرانی ندارد مستثنی است. خانمهای متاهل میتوانند در موارد اضطراری مانند فوت یکی از بستگان درجه نزدیکشان، درمان، ملاقات با پدر و مادر و سفرهای زیارتی از دادگاه اجازه خروج از کشور را بگیرند. زن برای آنکه جهت خروج از کشور با مشکلی روبهرو نباشد میتواند اجازه کتبی شوهر خود را دریافت کند یا به هنگام عقد ازدواج در شرط ضمن عقد خود ذکر کند که حق خروج از کشور را دارد و مشکلی نداشته باشد.
به موجب ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی طرفین عقد ازدواج میتوانند هر شرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد، در ضمن عقد ازدواج لحاظ کنند.
طبق بند الف شرایط ضمن عقد مندرج در سند ازدواج، چنانچه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه، تقاضا طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوءاخلاق و رفتار وی نباشد، زوج مکلف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشویی با زوجه به دست آورده یا معادل آن را، بهصورت بلاعوض به زوجه منتقل کند. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی موضوع تملک نصف دارایی مرد بعد طلاق میپردازیم.
شرایط تملک نصف دارایی مرد بعد طلاق
طلاق واقع شود: اجرای این شرط برخلاف سایر شروط، صرفا منوط به واقعه طلاق است و بدون وقوع آن قابل اجرا نیست و امکان الزام شوهر برای اجرای شرط قبل از درخواست طلاق ناشی از درخواست وی وجود ندارد.
زوج، خواهان طلاق باشد: یکی از شرایط تحقق شرط تنصیف دارایی این است که زوج بخواهد زوجه را طلاق دهد و وی ارائه کننده دادخواست طلاق باشد و نه اینکه زوجه خواهان طلاق باشد. طلاق مستند به تخلف زن از وظایف زناشویی یا سوءاخلاق و رفتار وی نباشد، چنانچه سوءرفتار و سوءاخلاق زوجه علت زوج باشد با اثبات آن، شرط تنصیف دارایی تحقق نمییابد. مثلاً هرگاه زوج، نشوز و عدم تمکین زوجه را اثبات کند، این شرط برای زوجه قابل استفاده نخواهد بود.
ملاک تا نصف اموال یا معادل آن است: در این شرط عبارت تا نصف دارایی یا معادل آن ذکر شده که این میزان میتواند از پایینترین درصد اموال زوج تا سقف پنجاه درصد آن تلقی شود که تعیین آن به نظر دادگاه بستگی دارد.
دارایی حاصل زندگی زناشویی با زوجه باشد: یکی دیگر از شرایط تحقق شرط مذکور حصول دارایی زوج، در زمان زندگی زناشویی با زوجه است، بنابراین به اموالی که زوج پیش از ایام زناشویی داشته (نه از تاریخ عقد) و اموال موروثی سرایت پیدا نمیکند، زیرا به مال ناشی از ارث اموال به دست آورده در زمان زناشویی اطلاق نمیشود.
دارایی در حین طلاق موجود باشد: موجود بودن اموال حین طلاق شرط لازم برای اجرای این شرط است، بنابراین شامل اموال از بین رفته اعم از تلف یا مفقود شده، نمیشود. همچنین آنچه موضوع شرط است، دارایی زوج است، پس باید دیون زوج نیز مدنظر قرار گیرد.
فسخ اجارهنامه یعنی یکی از طرفین قرارداد، موجر یا مستاجر یا هر دو طرف تصمیم بگیرند که پیش از موعد مقرر شده در قرارداد با دلایل موجه و رعایت قانون به قرار داد پایان دهند.
در بسیاری از موارد و هنگام انعقاد اجاره نامه، مستاجر میتواند حکم فسخ اجاره را از دادگاه درخواست کند. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی موضوع حق فسخ قرارداد اجاره میپردازیم.
حق فسخ قرارداد اجاره
یکی از مواردی که مستاجر بر اساس آن میتواند درخواست فسخ اجاره را داشته باشد در ماده ۴۱۵ قانون مدنی آمده است بر اساس این ماده قانونی در صورتی که عین مستاجره یعنی خانهای که اجاره میشود، با اوصافی که در اجارهنامه قید شده منطبق نباشد مستاجر میتواند قرارداد را فسخ کند.
اگر در مدت زمان اجاره عیبی در عین مستاجره حادث شود که آن را از قابلیت استفاده خارج کند و رفع عیب مقدور نباشد هم مستاجر میتواند تقاضای فسخ قرارداد را داشته باشد.
البته در مواردی هم که مطابق شرایط اجاره حق فسخ مستاجر وجود داشته باشد او میتواند این اقدام را انجام دهد. علاوه بر موارد گفته شده در صورت فوت مستاجر در مدت زمان اجاره و درخواست فسخ اجاره از طرف کلیه ورثه هم فسخ قرارداد امکانپذیر است. هرگاه مورد اجاره کلا یا جزئا در معرض خرابی بوده و قابل تعمیر نباشد یا برای بهداشت و سلامت مضر بوده و باید خراب شود هم مستاجر میتواند قرارداد خود را فسخ کند.
بر اساس قانون، مهریه شرعی همان است که در ضمن عقد تعیین شده و افزایش مهریه پس از عقد از نظر شرعی صحیح نیست و زن نمیتواند پس از عقد مهریه خود را افزایش دهد.
مهریه مالی است که به هنگام عقد ازدواج، مرد متعهد میشود به همسر خود بپردازد. این مال میتواند به صورت نقدی (وجه رایج کشور)، سکه و طلا، سایر اموال منقول یا غیرمنقول مانند ملک، آپارتمان یا خودرو… باشد اما گاهی این سوال مطرح میشود که چگونه میزان مهریه را تغییر دهیم؟ در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی افزایش مهریه بعد از ازدواج میپردازیم.
افزایش مهریه بعد از ازدواج
برخی محاکم با این استدلال که مهریه شرعی همان است که در ضمن عقد نکاح مقرر شده، دعوای مطالبه مازاد بر مهریه را محکوم بر رد میدانند.
اگر مرد یا زن بخواهند میزان مهریه خود را افزایش یا کاهش دهند، باید آن را در سند رسمی ذکر کنند و در دفترخانه به ثبت رسانند. البته هر گونه افزایش در میزان مهریه مستلزم فسخ عقد ازدواج و جاری شدن مجدد صیغه عقد دائم است، که باید توجه داشت این نظر خلاف شرع مقدس اسلام است. بنابراین بر اساس قانون مهریه شرعی همان است که در ضمن عقد تعیین شده و افزایش مهریه، پس از عقد از نظر شرعی صحیح نیست و زن و شوهر نمیتوانند پس از عقد مهریه خود را افزایش دهند.
مطابق با قانون اگر فردی اقدام به انتشار چت توسط اسکرینشات کند مجرم است.
همه ما با اسکرینشات آشنایی داریم و میدانیم که این تصاویر میتوانند علیه خودمان مورد استفاده قرار گیرند. گاهی اوقات یک نفر از متن چتها، گفتگویهای دونفره و تصاویر خصوصی عکس میگیرد و به دنبال آن اقدام به تهدید طرف مقابل میکند که باید بدانیم این عمل جرم است. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی موضوع انتشار اسکرین شات میپردازیم.
انتشار اسکرین شات
همه ما باید بدانیم که بر اساس قانون افشای اطلاعات خصوصی، جرم است و قانونمجازات اسلامی، به طور واضح در ماده ۷۴۵ و در ماده ١۶ قانون جرایم رایانهای افشا اسرار خصوصی دیگران را جرم دانسته و مجازات آن را جزای نقدی و تا دو سال حبس درنظر گرفته است. البته موضوع مورد توجه آن است که قانونگذار درباره اسرار خصوصی تعریف مخصوص نداشته و تنها در یک ماده آن هم در ماده ٨ قانون احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی بیان کرده که نامهها، عکسها، نوشتهها و فیلمهای خصوصی از مصادیق بارز جرم هستند.
تهدید به انجام عملی که ممکن است موجب ضرر آبرویی یا شرافتی یا افشای اسرار خانوادگی شود، خواه تهدیدکننده به این واسطه، تقاضای مال به قصد اخاذی کرده یا نکرده باشد، جرم مستقلی است که بر اساس ماده ۶۶٩ قانونمجازاتاسلامی تا هفتاد وچهار ضربه شلاق و یا تا دو سال حبس برای آن در نظرگرفته شده است.
مطابق با این قانون هنگامی که شخصی شما را به افشای اطلاعات خصوصی شامل عکسها، متن چتها، صدای ضبطشده، فیلم تهدید کند جرم انجام داده است حتی اگر این فرد هیچوقت هم این عمل را انجام ندهد باز هم مرتکب جرم شده است و شما میتوانید از او شکایت کنید. همچنین نکته بسیار مهم دیگری که باید به آن توجه داشت این است که شکایت با استفاده از اسکرین شات معتبر و محکمه پسند نیست زیرا اسکرین شات سند محسوب نمیشود.
در تعیین ملک برای مهریه شرایط متفاوتی وجود دارد که اگر افراد هنگام تعیین مهریه به این شرایط آگاه نباشند، ممکن است بعدها برای احقاق حق خود دچار دردسر شوند.
به طور کلی و بنا بر مقررات شرع و قانون، هر چیزی که مالیت داشته باشد، میتوان آن را به عنوان مهریه یا صداق تعیین کرد. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی موضوع تعیین ملک برای مهریه میپردازیم.
تعیین ملک برای مهریه
برای ثبت ملک بهعنوان مهریه مدارکی لازم است که باید در هنگام عقد در دفتر ازدواج آماده باشد. تمام مدارکی که برای انتقال ملک نیاز است و معمولا فروشنده آنها را به دفتر ثبت اسناد رسمی ارائه میدهد؛ از جمله برگه استعلام از ثبت، گواهی از دارایی مبنی بر پرداخت مالیات و گواهی از شهرداری برای اثبات پرداخت عوارض و همچنین سند رسمی ملک.
در صورتی که زوج تمام این مدارک را آماده کند و همراه خود به دفتر ازدواج بیاورد، سردفتر ازدواج هم در قباله ازدواج مشخصات ملک را به عنوان مهریه زوجه وارد میکند. مثلاً اینطور مینویسد که «منزل مسکونی با فلان مساحت و به این شماره واقع در فلان محله و …» بعد از مشخصات منزل، باید سردفتر شماره گواهی دارایی و شهرداری و شماره استعلام ثبتی را هم درج کند.
بسیاری از افراد پیش از ازدواج با یکدیگر توافق میکنند تا مهریه آنها خانهای باشد که قرار است در آینده در آن سکونت داشته باشند، اما این شرط در عقدنامه که در صورت خانهدار شدن زوج چند دانگ آن به عنوان مهریه به نام زوجه میشود، فاقد اعتبار و باطل است. قرار دادن ملکی که هنوز خریداری نشده به عنوان مهریه، چون هنوز وجود ندارد و مالیت پیدا نکرده، باطل است.
خلافی خودرو به لیستی از مجموعه جریمههای یک خودرو میگویند. بر اساس خلافهایی که یک راننده در رانندگی مرتکب میشود، توسط پلیس راهنمایی و رانندگی متوقف و جریمه میشود.
این جرایم در پرونده خودروی مورد نظر ثبت شده و به لیست جرایم ثبت شده اصطلاحا «خلافی خودرو» میگویند. مالکین خودرو از روشهای مختلفی میتوانند خلافی خودروی خود را استعلام کنند. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی انواع جرایم رانندگی و نحوه اعتراض به خلافی خودرو میپردازیم.
استعلام خلافی خودرو
استعلام خلافی خودرو، جز اقدامات مهم برای هر راننده و مالک خودرو است؛ زیرا مبلغ بعضی از جرایم در صورت عدم پرداخت و گذشت مهلت زمانی آن دو برابر میشود. خودرویی که جریمه بالای یک میلیون تومان داشته باشد، توسط پلیس متوقف میشود. همچنین در زمان فروش خودرو و انتقال سند مالکیت مالک خودرو باید تمامی خلافیهای آن را پرداخت کرده باشد.
نحوه اعتراض به خلافی خودرو
گاهی اوقات مالک خودرو عقیده دارد که برخی از جریمههای ثبت شده برای خودرو او ناعادلانه بوده و تخلفی مبنی بر چیزی که در جریمه ثبت شده صورت نگرفته است. این رانندگان به دنبال راهی برای اعتراض نسبت به لیست خلافی خودروی خود هستند. طبق ماده ۵ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی راننده تا ۶۰ روز از تاریخ ثبت جریمه مهلت اعتراض نسبت به آن را دارد. شکایت در مورد نحوه جریمه شدن و خلافی خودرو، از دو طریق امکان پذیر است:
روش اول: طبق ماده ۵ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی، که در مورد اعتراض نسبت به قبض جریمه است، اگر نسبت به برگ جریمه اعتراض داشته باشید، باید به مرکز اجراییات پلیس راهور مراجعه کرده و موضوع شکایت خود را مطرح کنید. در صورتی که همچنان نسبت به قبض صادر شده اعتراض داشته باشید، اداره اجراییات موضوع را به واحد رسیدگی به اعتراضات ناشی از تخلفات رانندگی ارسال میکند.
روش دوم: برای اعتراض به وضعیت تخلفات خلافی خودرو، میتوانید به دفاتر پلیس +۱۰ مراجعه کرده و شکایت خود را مطرح کنید. درخواست شما از طریق سیستم به مرکز اجراییات ارسال شده و تا ۲۴ ساعت موضوع توسط اجراییات رسیدگی شده و پاسخ داده میشود. در قدم بعدی در صورت قانع شدن متقاضی نسبت به پرداخت جریمه اقدام میکند؛ اما در صورتی که قانع نشد میتواند با مراجعه به واحد رسیدگی پلیس راهور اعتراض خود را اعلام کند. در این واحد یک کارشناس پلیس راهور و یک قاضی تخلفات فرد را بررسی کرده و حکم نهایی در این مورد توسط قاضی صادر میشود. حکم صادر شده در این مرحله قطعی بوده و دیگر قابل اعتراض نیست.
جهت تکمیل فرایند اعتراض نسبت به قبض جریمه مدارک زیر را لازم دارید:
شرط ارث بردن زن و مرد از یکدیگر، وجود رابطه زوجیت و عقد نکاح در هنگام فوت، بین آن دو است.
بر اساس قانون مدنی، هر یک از زوجین اعم از زن و مرد میتوانند در صورت فوت، از ارث دیگری برخوردار بشوند که این رابطه توارث میان زوجین به علاوه میزان سهمالارث هر یک از زوج و زوجه در قانون به صورت دقیق مشخص شده است. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی شرایط ارث بردن زوجین از یکدیگر میپردازیم.
شرایط ارث بردن زوجین از یکدیگر
یکی از شرایط لازم برای اینکه زن و شوهر وارث هم شوند، عقد نکاح دائم است، یعنی در ازدواج موقت توارث بین زوجین برقرار نمیشود و شرط بعدی برای ارث بردن زن و مرد از یکدیگر این است که در زمان فوت، زن و مرد در عقد هم باشند و رابطه زوجیت موجود باشد. البته در این مورد یک استثنا وجود دارد و آن طلاق رجعی است.
بر این اساس، در ایام عده طلاق رجعی زن و شوهر از هم ارث میبرند، زیرا در حکم زن و شوهر هستند و هنوز رابطه زناشویی به طور کامل قطع نشده و با پشیمانی شوهر از طلاق در ایام عده قرارداد ازدواج (عقد ازدواج) بهقوت خود باقی است و مانند آن است که طلاقی اتفاق نیفتاده است؛ به همین علت مرد در ایام عده طلاق رجعی مکلف خواهد بود همسر را در منزل خود بپذیرد و نفقه او را بپردازد.
در صورتیکه مردی در حال بیماری اقدام به انعقاد عقد با زنی کند و به دلیل همان بیماری و قبل از ازدواج با زن فوت کند، زن از او ارث نخواهد برد. وقوع هر نوع طلاقی بین زن و شوهر به غیر از طلاق رجعی باعث میشود آنها از ارث بردن از یکدیگر محروم شوند. بنا به ماده ۹۴۴ قانون مدنی اگر شوهر در حال مرض زن خود را طلاق دهد و ظرف یک سال از تاریخ طلاق به همان مرض بمیرد، زوجه از او ارث میبرد اگر چه طلاق بائن باشد، مشروط بر اینکه زن شوهر نکرده باشد.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر مطلب ارث زن در ازدواج موقترا مطالعه کنید.
در صورت تصادف با خودروهای گران قیمت پرداخت خسارت متفاوت میشود.
خودروهایی که در بازار وجود دارند از لحاظ قیمت با یکدیگر یکسان نیستند و تفاوتهایی دارند. به عبارت دیگر این خودروها از نظر قیمت به دو دسته متعارف و نامتعارف تقسیم میشوند. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی موضوع تصادف با خودرو های لوکس میپردازیم.
تصادف با خودرو های لوکس
بر اساس قوانین بیمه مرکزی، چناچه در زمان حادثه ارزش خودروی سواری کمتر از ۵۰ درصد خسارات بدنی در آن سال باشد، آن را خودروی متعارف و بالاتر از آن را خودروی غیر متعارف (لوکس) مینامند.
بر اساس قانون حداکثر تعهد یک مقصر در یک حادثه، درصورتی که خودرو زیان دیده نامتعارف باشد بر اساس قیمت خودرو متعارف تقسیم بر قیمت روز خودرو زیان دیده ضربدر ارزش واقعی خسارت محاسبه میشود.
برای مثال در برخورد یک دستگاه ۲۰۶ با یک خودروی لوکس (با ارزش روز ۶۰۰ میلیون تومان) که میزان خسارت وارده ۳۶ میلیون تومان برآورده شده باشد، محاسبه حداکثر تعهد قانونی مقصر به شیوه زیر صورت میگیرد:
۱۵۴ تقسیم بر ۶۰۰ ضرب در ۳۶ میلیون که ۹.۲۴۰.۰۰۰ تومان حداکثر تعهد قانونی مقصر خواهد بود.
البته توجه به این نکته ضروری است که راننده زیاندیده میتواند برای افت قیمت علیه مقصر اقدام کند و افت قیمت را از مقصر بخواهد.