در خرید و فروش املاک موروثی گاهی برخی از وارثان در ایران اقامت ندارند و نمیتوانند در زمان معامله حضور داشته باشند. بنابراین لازم است وکلای این افراد هنگام قرارداد حتماً حضور داشته باشند. اما چند نکته مهم که باید در این زمینه رعایت شود در مجله حقوقی دلتا ذکر شده است.
املاک موروثی از جمله املاکی هستند که همیشه مورد توجه برخی خریداران بودهاند. شاید بتوان گفت موقعیت خوب و قیمت مناسب این املاک گاهی اوقات برای خریداران قابل توجه است. با این که خرید و فروش ملک ورثهای از نظر قانونی مشکلی ندارد، اما باید برخی جزئیات حقوقی را هم در نظر بگیرید. توجه نکردن به این گونه مسائل و تبعات بعدی آن خریداران را با مشکلاتی جبران ناپذیر روبه رو میکند. در مجله دلتا به نکات مهمی در خصوص خرید ملک ورثه ای اشاره شده که دانستن آنها خالی از لطف نیست.
خرید ملک ورثه ای
اولین نکته مهم در خرید املاک موروثی، این است که ملک به نام متوفی باشد. به طور مثال ملکی که در مالکیت همسر فوت شده است ملک موروثی محسوب نمیشود و ورثه نمیتوانند آن را با عنوان ملک موروثی بفروشند. بنابراین برای اطمینان لازم است خریدار سند ملک را مشاهده کند تا تکلیف صاحب ملک مشخص شود.
گواهی انحصار وراثت
در مقررات ارث، گواهینامه انحصار وراثت وجود دارد. این گواهی به درخواست هریک از ورثه در محاکم دادگستری صادر میشود تا در آن وارثان فرد فوت شده، به شکل قانونی مشخص شوند. در واقع برای خرید و فروش املاک مورثی یکی از مدارکی که لازم است همین گواهی انحصار وراثت است تا معلوم شود با چه کسانی باید این معامله صورت گیرد.
نبودن یکی از وراث در خرید ملک ورثه ای
معمولاً وارثان بر سر فروختن یا نفروختن سهم خود اختلاف دارند. شاید بتوان گفت یکی از دلایل اصلی رها شدن املاک موروثی همین موضوع است. باید در نظر داشت خریداران زمانی میتوانند ملک موروثی را بخرند که همه ورثه بخواهند سهم خود را بفروشند. بنابراین خریداران نمیتوانند ملک موروثی را تفکیک کنند و سهم یکی از وراث را خریداری کنند و سهم یکی دیگر از آنها را نخرند. همه وارثان یا وکلای آنها باید هنگام نوشتن مبایعهنامه حضور داشته و آن را امضا کنند. حتی اگر یک نفر از ۱۰۰ نفر هم هنگام معامله حضور نداشته باشد، بعدا میتواند مشکل ساز شود.
بررسی نمایندگان وارثان
در خرید و فروش املاک موروثی گاهی برخی از وارثان در ایران اقامت ندارند و نمیتوانند در زمان معامله حضور داشته باشند. بنابراین لازم است وکلای این افراد هنگام قرارداد حتماً حضور داشته باشند. اما چند نکته مهم که باید در این زمینه رعایت شود در ادامه ذکر شده است.
۱. وکیل باید وکالتنامه رسمی و معتبر داشته باشد و وکالتنامههای دستنویس و شفاهی اعتبار ندارد.
۲. وکالتنامه باید در دفاتر اسناد رسمی تنظیم شده باشد.
۳. وکالتنامه و حدود اختیار وکیل بررسی شود. وکیل باید دو مجوز فروش و دریافت پول ملک معامله شده را از سوی ورثه داشته باشد. زیرا ممکن است بعدا” ورثه مدعی شود که در وکالتنامه اجازه دریافت پول را به وکیل نداده و مجدداً از خریدار درخواست پول کنند.
پرداخت مبلغ به هریک از ورثه
در خرید و فروش املاک موروثی یکی از نکاتی که باید رعایت شود، نحوه پرداخت مبلغ معامله است. معمولاً خریدار کل مبلغ معامله را به یکی از وارثان میدهد تا آنها بین خود تقسیم کنند، که این اشتباهی بزرگ است. خریدار باید سهم هر یک از ورثه را جداگانه پرداخت کند تا بعداً کسی مدعی نشود.
وارثان صغیر در خرید ملک ورثه ای
به گواهی انحصار وراثت با دقت توجه شود که فرد صغیر بین وراث وجود دارد یا خیر. زیرا طبق قانون، افراد نمیتوانند ارث فرد صغیر را بخرند یا با او معامله کنند. در این موارد قانون برای فرد صغیر، قیم در نظر میگیرد و خریدار برای خرید املاک موروثی با قیم طرف است. بنابراین اگر فرد صغیری بین ورثه باشد، باید قیمنامه هم جزء مدارک بررسی شود. نکته بعدی این است که قانون به قیم اجازه فروش اموال فرد صغیر را نداده است. او باید برای این موضوع از دادسرا اجازه بگیرد. این مجوز هم هنگام معامله باید روئت شود، تا معامله به شکل قانونی و صحیح صورت بگیرد.
مفاصا حساب مالیات برارث
مفاصا حساب مالیات بر ارث یکی از مدارکی است که برای خرید و فروش املاک موروثی به آن نیاز است. طبق قانون، وارثان باید حداکثر تا ۶ ماه بعد از فوت، اظهارنامه مالیات بر ارث را ارائه دهند تا اداره مالیات با توجه به داراییهای منقول و غیرمنقول متوفی، پس از محاسبه بدهیها، مالیات او را اعلام کند تا مفاصا حساب مالیاتی صادر شود. بنابراین ملکی که افراد قصد خرید آن را دارند، باید در فهرست اموال متوفی در این مفاصا حساب آمده باشد.
گاهی افراد به دلایلی برای فروش خودرویی که مالک آن هستند، به شخصی که مورد اعتمادشان است وکالت فروش خودرو میدهند. خرید و فروش وکالتی خودرو در مجله حقوقی دلتا بررسی شده است.
وکالت خرید و فروش خودرو یا وکالت تعویض پلاک خودرو از جمله وکالتهایی است که در بسیاری موارد افراد در معاملات خود از آن استفاده میکنند. برخی اشخاص مشغله زیادی دارند، بعضی از افراد هم به دلایل مختلف ترجیح میدهند که خود، وارد مراحل معاملات خودرو نشده و انجام این کار را بر عهده شخص دیگری بسپارند. بهترین راه حلی که برای این افراد وجود دارد این است که با تنظیم وکالت خرید خودرو یا وکالت تعویض پلاک مسئولیت انجام کلیه امور مربوط به معامله یا تعویض پلاک را به شخص دیگری محول کنند. در مجله دلتا خرید و فروش وکالتی خودرو و مشکلات آن بررسی شده است. در ادامه با ما همراه باشید.
وکالت خرید خودرو چیست ؟
وکالت خرید خودرو یعنی برای خرید خودرو، تعویض پلاک، انتقال سند و هر فعالیتی مربوط به معامله خودرو، فردی را به عنوان وکیل خود انتخاب کنید. این انتخاب باید به صورت رسمی و در محضر انجام شود تا مراجع قانونی هم فرد موردنظر را به رسمیت بشناسند. وکیلی که انتخاب شده حق امضا و اقدام دارد. به این معنی که شخص وکیل میتواند خودرو موردنظر خریدار (موکل) را انتخاب کرده و پس از آن با امضای مدارک، خودرو را به مالکیت خریدار در بیاورد.
وکالت فروش خودرو چیست؟
گاهی افراد به دلیل مشغله زیاد یا هر دلیل دیگری، برای فروش خودرویی که مالک آن هستند، به شخصی که مورد اعتمادشان است وکالت فروش خودرو میدهند. با دادن این وکالت کلیه کارهای فروش خودرو اعم از پیدا کردن مشتری، دیدار با افرادی که قصد خرید دارند، مراجعه به مراکز تعویض پلاک و … همه به عهده فردی است که وکالت را قبول کرده است.
مشکلات خرید و فروش وکالتی خودرو
در بحث وکالت خرید و فروش خودرو، نوع دیگری از وکالت هم وجود دارد که دادن وکالت به خریدار خودرو است. وکالت دادن به خریدار خودرو به این معنی است که فروشنده به خریدار اختیار تام میدهد تا خودرو را به مراکز تعویض پلاک ببرد، فک پلاک و نصب پلاک کند، سند را به نام خودش بزند و دیگر کارهای مربوط به انتقال خودرو را بدون حضور فروشنده انجام دهد. بنابراین زمانی که پلاک فروشنده بر روی خودرو باشد، هر تخلف و حتی جرمی که با خودرو انجام شود، مسئولیت با وی است. بنابراین باید در نظر داشت که تا جایی ممکن باید از دادن وکالت به خریدار اجتناب کرد و اگر هم فروشنده در شرایط بسیار ضروری مجبور به دادن چنین وکالتی شد، مدت زمان آن را کوتاه و نهایتا دو روزه تعیین کنید.
باید در نظر داشت هر چقدر هم که افراد در خرید و فروش وکالتی خودرو، به وکیل انتخابی خود اعتماد داشته باشند، باز هم ممکن است مشکلاتی به وجود بیاید که برای آنها دردسرساز شود.
هزینه وکالت خرید و فروش خودرو به عهده کیست؟
به طور معمول و در واقع عرف معاملات خرید و فروش خودرو در اغلب مناطق کشور هزینه انتقال سند، تعویض پلاک و مسائلی از این قبیل بر عهده خریدار و هزینههایی مانند خلافی و عوارض شهرداری با فروشنده است. سؤال دیگری که در این مورد مطرح میشود این است که هزینه وکالت فروش خودرو چقدر است؟ در پاسخ باید گفت این هزینه، توافقی است که بین خریدار و فروشنده معامله انجام میشود. اگر قرار باشد پولی جابهجا شود با توجه به نوع خودرو، این مبلغ متفاوت است.
در قرارداد هنگامی که ملکی توسط شخصی خریداری میشود باید شرایط و ترتیباتی برای پرداخت ثمن ملک در قرارداد پیشبینی شود. یکی از این موارد حق فسخ معامله به دلیل تاخیر در پرداخت مبلغ از سوی خریدار است.
در معاملات املاک گاهی اتفاق میافتد که خریدار ملک پس از امضاء قولنامه، به تعهد خود مبنی بر پرداخت مبلغ معامله در موعد مقرر، عمل نکرده و این تاخیر در پرداخت پول در مواردی باعث ضرر رسیدن به فروشنده شده است. در این نوشتار در خصوص تاخیر در پرداخت ثمن معامله و حقوق فروشنده نسبت به فسخ معامله در این گونه موارد پرداخته شده است. در ادامه با مجله دلتا همراه باشید.
مراحل قانونی فسخ معامله
هنگامی که ملکی توسط شخصی خریداری میشود باید شرایط و ترتیباتی برای پرداخت ثمن ملک در قرارداد پیشبینی شود. در صورتی که هنگام معامله برای پرداخت مبلغ (ثمن) مدتی مشخص نشده باشد و سه روز از تاریخ فروش ملک بگذرد و در این مدت نه فروشنده ملک را تحویل مشتری دهد و نه مشتری تمام ثمن معامله را به فروشنده پرداخت کند، فروشنده میتواند قرارداد را به استناد خیار تاخیر ثمن که در واقع اختیار فسخ معامله به دلیل دیر پرداخت کردن پول است، فسخ کند. بنابراین فروشندهای که ملک خود را فروخته اما هنوز آن را تحویل خریدار نداده است، خواهان نامیده میشود و باید دعوا را به طرفیت خریدار که خوانده گفته میشود، مطرح کند. فروشنده باید ابتدا طی اظهارنامهای به طرف مقابل اعلام کند و در صورتی که خریدار به اظهارنامه توجه نکرد و پرداختی از جانب وی صورت نگرفت، فروشنده در دادخواستی که به دادگاه ارائه میدهد، تایید فسخ قرارداد با توجه به خیار تاخیر ثمن را بخواهد. شایان ذکر است دعوای املاک و اموال غیر منقول در دادگاهی رسیدگی میشود که ملک در حوزه آن دادگاه واقع شده است.
نکات قابل توجه فسخ معاملات
۱. با گذشت سه روز از تاریخ معامله و نپرداختن مبلغ از طرف خریدار، فروشنده حق فسخ معامله را دارد، ولی در صورتی که برای فسخ اقدام نکند و خریدار نیز مبلغ معامله را پرداخت کند، فروشنده دیگر حق فسخ معامله را ندارد.
۲. اگرخریدار برای پرداخت مبلغ مورد معامله، ضامن معرفی کند یا پرداخت آن را به دیگری حواله دهد، چنانچه فروشنده، ضامن و یا حواله را قبول کند، خیار تاخیر ثمن از بین میرود.
۳. در حقوق و عرف جامعه، اصولا تاخیر در پرداخت مبلغ مورد معامله برای فروشنده، حق فسخ ایجاد نمیکند و فروشنده باید الزام و اجبار خریدار را به پرداخت مبلغ، از مراجع ذی صلاح خواستار شود.
بنابراین خیار تاخیر ثمن یا به عبارتی اختیار فسخ معامله از طریق فروشنده به خریدار اعلام میشود. در این گونه موارد دادنامه صادرشده، جنبه اعلام دارد و فقط به عنوان فسخ معامله است بنابراین اجرائیه صادر نمیشود.
مطلب پیشنهادی: برای آشنایی بیشتر با اصطلاح حقوقی خیار و انواع آن در معاملات ملکی، مطلب “خیار در معاملات ملکی به چه معناست؟” را مطالعه کنید.
برای تحقق جرم کلاهبرداری لازم است اقداماتی فریبکارانه از سوی کلاهبردار انجام شود. به عنوان مثال شخصی در هنگام فروش خانه خود معایب آن را به خریدار بازگو نمیکند و شخص خریدار پس از خریدن ملک متوجه خرابی و معایب میشود. در این صورت نمیتوان فروشنده را کلاهبردار نامید.
کلاهبرداری از جمله جرائمی است که در اثر اعتماد به افراد سودجو اتفاق میافتد. امروزه با توسعه و پیشرفت تکنولوژی راههای کلاهبرداری پیچیدهتر و پیشرفتهتر شده، و به همان اندازه اثبات تحقق کلاهبرداری نیز سختتر و دشوارتر گردیده است. با این حال قانون کیفری کشور، شرایط مشخصی برای اثبات جرم کلاهبرداری تعیین کرده که در ادامه مجله دلتا به آنها پرداخته شده است.
تعریف کلاهبرداری
جرم کلاهبرداری هنگامی رخ میدهد که شخصی با توسل به دروغ و یا استفاده از وسایل و ادعاهای غیرواقعی مالک را فریب دهد تا مال خود را با رضایت، در اختیار او قرار دهد.
اثبات جرم کلاهبرداری
۱.مالباخته اثبات کند، کلاهبردار با استفاده از ادعاهای دروغ و یا استفاده از وسایل و لوازم غیرواقعی، وی را فریب داده است. به عنوان مثال کلاهبردار به دروغ خود را پزشک، مهندس ساختمان و یا کارمند دولت و… معرفی کرده است. این مرحله یکی از سختترین مراحل اثبات کلاهبردار بودن شخص است چرا که اثبات حرفهای دروغین بدون داشتن شاهد کار بسیار سختی است. ۲. بردن مال توسط کلاهبردار را ثابت کند. یعنی شخص متقلب پس از فریب افراد، مال آنها را در اختیار خود قرار دهد. بنابراین افراد مالباخته باید دو مورد را برای اتهام کلاهبرداری در دادگاه اثبات کنند.
ضرر و زیان مالی قربانی
نفع بردن کلاهبردار از بردن مال وی
در صورتی که به هر دلیلی این دو مورد در دادگاه ثابت نشود، نمیتوان به کسی اتهام کلاهبرداری را وارد کرد.
شرایط تحقق کلاهبرداری
۱. برای تحقق جرم کلاهبرداری لازم است اقداماتی فریبکارانه از سوی کلاهبردار انجام شود. به عنوان مثال شخصی در هنگام فروش خانه خود معایب آن را به خریدار بازگو نمیکند و شخص خریدار پس از خریدن ملک متوجه خرابی و معایب میشود. در این صورت نمیتوان فروشنده را کلاهبردار نامید. زیرا در این مثال نگفتن حقیقت، دلیل بر دروغ گفتن نیست. حتی اگر فروشنده به طور عمد ایرادات را بیان نکرده باشد. ۲. وسایلی که کلاهبردار برای فریب مالباخته استفاده کرده تقلبی باشد. ۳. مالباخته با وجود ناآگاهی و عدم اطلاع از تقلبی بودن وسایل فریب کلاهبردار را خورده باشد. ۴. اموال برده شده و تصرف شده توسط کلاهبردار متعلق به دیگری باشد.
مجازات جرم کلاهبرداری
با توجه به نوع، شرایط وقوع و عوامل مخففه و مشدده در کلاهبرداری، میزان مجازات تعیین شده برای آن متفاوت است. اما باید در نظر داشت که در تمامی انواع مجازات ها علاوه بر مجازات معین شده، کلاهبردار باید اصل مال را به صاحبش برگرداند. مجازات جرم کلاهبرداری به دو نوع ساده و مشدد تقسیم میگردد که در زیر هر یک را به تفکیک بیان شده است.
مجازات کلاهبرداری مشدد
به جرمی کلاهبرداری شدید گفته میشود که مرتکب کارمند دولت یا شهرداریها و نهادهای انقلابی باشد و یا مرتکب، خود را مامور دولت و موسسات دولتی معرفی کند. همچنین در جرم کلاهبرداری، اگر مرتکب برای انجام جرم کلاهبرداری عموم مردم را از طریق وسایل جمعی مثل تلویزیون، رادیو و روزنامه فریب دهد، به این نوع از کلاهبرداری که ضرر آن به امنیت اجتماعی و اقتصادی عموم مردم وارد می شود جرم کلاهبرداری شدید گفته میشود. در این صورت مرتکب علاوه بر اصل مال، به حبس از ۲ تا ۱۰ سال و انفصال از خدمات دولتی تا ابد و پرداخت جزای نقدی محکوم خواهد شد.
مجازات کلاهبرداری ساده
جرم کلاهبرداری که هیچ کدام از موارد کلاهبرداری مشدد نباشد، شامل جرم کلاهبرداری ساده خواهد بود، چون در این نوع جرم، وسعت ضرر و زیان به مراتب کمتر از جرم مشدد است و گستردگی جرم کلاهبرداری مشدد را نخواهد داشت و بیشتر در میان معاملات ساده میان مردم اتفاق میافتد. مجازات جرم کلاهبرداری ساده، حبس از ۱ سال تا ۷ سال و پرداخت جزای نقدی معادل مالی که دریافت کرده است و همچنین کلاهبردار باید اصل مال را به صاحبش برگرداند. شایان ذکر است در صورت وجود دلایل و مدارکی مبنی بر تخفیف مجازات، دادگاه برای متهم حداقل مجازات حبس و انفصال ابد از خدمات دولتی در نظر میگیرد، ولی نمی تواند به تعلیق مجازات حکم دهد.
گاهی یکی از پدر یا مادر که حضانت را به عهده دارد، از ملاقات دیگری با فرزند جلوگیری میکند. این اقدام ممکن است باعث ایجاد آسیبهای روحی و روانی متعدد برای فرزند شود. به همین دلیل پدر یا مادری که از دیدار طفل محروم شده، میتواند ملاقات فرزند را از دادگاه خانواده تقاضا کند.
پس از طلاق در صورتیکه زن و شوهر، فرزند داشته باشند مساله حضانت و سپردن فرزند به یکی از آنها مطرح میشود. طبق قانون حمایت از خانواده هر یک از والدین این حق را دارد که با فرزند خود ملاقات کند، به همین دلیل راهکارهایی برای تضمین این حق پیشبینی شده است. در مجله دلتا در خصوص دستور موقت ملاقات فرزند بر اساس قانون توضیح داده شده است. با مجله حقوقی دلتا همراه باشید.
حکم ملاقات با فرزند
طبق قانون مدنی، در صورتی که به علت طلاق یا به هر دلیل دیگر، پدر و مادر فرزند در یک منزل سکونت نداشته باشند، هر یک از آنها که طفل تحت حضانت او نیست، حق ملاقات با فرزند خود را دارد. تعیین زمان و مکان ملاقات و سایر جزئیات مربوط به آن در صورت اختلاف میان والدین با دادگاه خانواده است. بنابراین زمانی که حضانت کودک به حکم دادگاه بر عهده یکی از پدر یا مادر قرار میگیرد، دیگری که حضانت را به عهده ندارد، حق ملاقات با فرزند مشترک را خواهد داشت و این حق از نظر قانونی مورد حمایت قرار گرفته است.
ملاقات فرزند با دستور موقت
گاهی یکی از والدین که حضانت را به عهده دارد، از ملاقات دیگری با فرزند جلوگیری میکند. در این صورت، به دلیل اینکه ممکن است ممانعت از ملاقات با فرزند، آسیبها و ناراحتیهای روحی و روانی متعدد برای طفل و شخصی که از ملاقات محروم شده را در پی داشته باشد، فرد میتواند ملاقات فرزند را از دادگاه خانواده تقاضا کند و دادگاه نیز دستور موقت ملاقات با فرزند را صادر میکند. به این ترتیب دیدار با طفل با سرعت امکانپذیر خواهد شد.
درخواست دستور موقت ملاقات با فرزند
متن نمونه دادخواست دستور موقت مبنی بر ملاقات فرزند به شرح زیر است.
ریاست محترم مجتمع قضایی خانواده
با سلام ؛
احتراما به استحضار عالی می رساند : اینجانب ……………………. در تاریخ …………………….. در دفترخانه ………………. با خوانده عقد زوجیت دائم منعقد نموده ایم و ثمره این ازدواج …………. تعداد فرزند دختر / پسر ………….. ساله می باشد. اما به دلیل اختلافات خانوادگی در تاریخ ……………….. به موجب طلاق نامه ……………….. از هم جدا شده / جدا از یکدیگر زندگی می کنیم و حضانت فرزند / فرزندان مشترک به عهده خوانده دعوا می باشد . اما ایشان با ممانعت از ملاقات اینجانب با فرزندان ، موجبات بروز ناراحتی های فراوان روحی برای اینجانب و فرزند مشترک را فراهم آورده است و امکان ورود خسارات معنوی جبران ناپذیری برای آینده فرزند غیر قابل انکار است. لذا به دلیل فوریت امر ، تقاضای صدور دستور موقت مبنی بر اجازه ملاقات با فرزند مشترک و اجرای آن قبل از ابلاغ به خوانده محترم را به موجب مواد ۳۱۰ لغایت ۳۲۵ قانون آیین دادرسی مدنی را دارم .
هنگامی که یک شرکت تجاری در اداره ثبت شرکتها به ثبت میرسد، به شرکت مورد نظر یک شماره ثبت اختصاص داده میشود که این شماره دارای اهمیت بسیاری است؛ زیرا با این شماره، شرکت شناخته میشود.
استعلام موجودیت شرکت ها از جمله مباحثی است که در خصوص شرکتها مطرح میشود. برای آشنایی بیشتر در این خصوص در مجله دلتا به بررسی این موضوع پرداخته است. در ادامه با مجله حقوقی دلتا همراه باشید.
استعلام موجودیت شرکت ها
هنگامی که یک شرکت تجاری در اداره ثبت شرکتها ثبت میشود، به آن شرکت یک شماره ثبت اختصاص داده میشود که این شماره دارای اهمیت بسیاری است زیرا از طریق شماره مذکور، شرکت شناخته میشود و چون ممکن است در یک نقطه دیگر از کشور، نمونهای همانند این شماره ثبت وجود داشته باشد، سازمان املاک و اسناد کشور، به شرکتها که افراد حقوقی نامیده میشوند، شناسه ملی اختصاص میدهد. شناسه ملی شمارهای ۱۱ رقمی است که فقط به یک شرکت اختصاص داده میشود و در شناسایی و استعلام قانونی بودن شرکت و موجودیت آن شرکت مهمترین نقش را دارد.
ویژگیهای شماره ثبت شرکت
۱. ثابت و بدون تغییر است. ۲. شرکتهایی که شماره ثبت ندارند، غیرمجاز هستند. ۳. از طریق شماره ثبت هویت شرکت یا موسسه شناسایی خواهد شد. ۴. در صورتی که شرکت دایر باشد، توسط شماره ثبت قابل شناسایی خواهد بود. ۵. بهترین روش برای استعلام ثبت شرکت است. ۶. به کمک شماره ثبت یک شرکت، هویت شرکتها (اشخاص حقوقی) ثبت شده در سازمانهای مختلفی از جمله وزارت کشور، اوقاف و امور خیریه و … قابل شناسایی است. شایان ذکر است به هنگام استعلام شماره ثبت شرکتها ، میتوان نوع شرکت، محل فعالیت آن و قانونی بودن یک شرکت را بررسی کرد.
روشهای استعلام شرکت ها
منبع قابل استناد برای همه اشخاص و سازمانهای دولتی و خصوصی، سامانه استعلام شرکتها کشور است که فقط نام شرکتهای معتبر در این سامانه ثبت شده است. بنابراین افراد به منظور استعلام قانونی یک شرکت باید نام شرکت یا شماره ثبت شرکت و یا شناسه ملی شرکت را در این سامانه وارد کنند. در صورت وجود و ثبت قانونی یک شرکت در این سامانه، میتوان اطلاعات کاملی در مورد آن شرکت تجاری را به دست آورد. شایان ذکر است برای گرفتن هرگونه استعلام از اداره ثبت شرکتها فقط میتوان به سامانه اینترنتی این اداره مراجعه کرد، بنابراین افراد در خصوص کلیه سوالات متداول در خصوص ثبت شرکتها در سایت اداره ثبت اسناد و املاک کل کشور، به آدرس www.ssaa.ir ذکر شده است.
مالکان به دلیل اینکه اغلب خود توانایی سرمایهگذاری و دریافت وامهای بانکی کلان را ندارند و از سوی دیگر از فن و تخصص لازم برای ساخت و ساز ملک برخوردار نیستند، با سازندگان قرارداد مشارکت در ساخت منعقد میکنند. با مجله حقوقی دلتا همراه شوید.
همواره در قراردادهای مشارکت در ساخت، نگرانی مالک از این جهت است که ممکن است سازنده علاوه بر اینکه سهم او را از زمین مالک میشود، به تعهدات خود عمل نکند. در مقابل سازنده دغدغه این را دارد که در پایان قرارداد قدرالسهم و سرمایهاش از بین رود. در بررسی مشکلات ناشی از قراردادهای مشارکت در ساخت به موارد عمدهای از مشکلات و مسایل حقوقی رسیدهایم که بهتر است از آنها اطلاع داشته باشیم. در مجله دلتا به بررسی چالشهای حقوقی مشارکت در ساخت پرداخته شده است.
قوانین مشارکت در ساخت
هر چند ممکن است از سازنده به سبب عدم اجرای تعهداتش، ضمانتهایی مانند چک با مبالغی گرفته شود که میتواند تا اندازهای اعتماد مالک را در مراحل ساخت جلب کند، اما به دلیل پیشگیری از بروز برخی از مسائل، تمام موارد و تعهدات شامل مشخصات عمومی ساختمان باید در قرارداد نوشته شود، ضمن اینکه انجام تعهدات دو طرف باید دارای مدت زمان مشخص باشد و در صورتی که یکی از دو طرف تعهدات خود در زمان مشخص شده را نادیده بگیرد و از اجرای آن سر باز زند. با تعیین ضمانت اجرا در قرارداد، ضرر و زیان طرف دیگر جبران خواهد شد. این ضمانت اجرا به دو صورت تعیین میشود یا خسارت روزانه یا مبلغی مقطوع که در اصطلاح حقوقی وجه التزام میگویند.
یکی دیگر از مسایل مشکل ساز این است که گاهی اوقات شرطهای مبهم، در خصوص احداث بنای اضافه در طبقه آخر یا واحد های تجاری در طبقه همکف یا کارهایی از این قبیل خلاف آنچه در پروانه ساخت درج شده، در قرارداد نوشته میشود. در این موارد نیز به این علت که به طور واضح در قرارداد اولیه تکلیف میزان سهم و تعهدات هر یک از دو طرف معین نشده بعضی از سازندگان، در شریک دانستن مالک در چنین بناهایی دچار تردید میشوند، حتی در برخی از مواقع کل بنای اضافه را متعلق به خود میدانند.
گاهی نیز به فرض پرداخت جریمه تخلف ساختمانی، مالک از پرداخت این جریمه خودداری میکند و در صورتی که توافقی در این مورد انجام نشود، منتهی به دعاوی طولانی مدت و پر هزینه خواهد شد. برای اجتناب از به وجود آمدن چنین مسائلی توصیه میشود، از همان ابتدا به طور شفاف چگونگی هزینه و سهم هریک از دو طرف از بنای اضافی احتمالی مشخص و در قرارداد نوشته شود در غیر اینصورت چنانچه بعد از قرارد اولیه تصمیم به ساخت بنای اضافی گرفته شد، حتماً یک قرارداد جداگانه نوشته و به صورت متمم به قرارداد اولیه ضمیمه شود.
چالشهای حقوقی مشارکت در ساخت مربوط به پیش فروش سهم سازنده به افراد دیگر است. معمولاً سازندگانی که سرمایه کافی برای ساخت ندارند و میخواهند با سرمایه دیگران پروژه را تمام کنند اقدام به پیش فروش میکنند و بعضاً مشاهده شده که بعد از قرارداد ساخت و انجام شدن برخی اقدامات اولیه، مبالغ هنگفتی را به امید ساخت و تحویل ساختمان موضوع قرارداد پیش فروش، از خریدار گرفته و متواری شدهاند.
راه حل این است که در قرارداد، حق پیشفروش واحدها برای سازنده محدود و تا حد امکان گرفته شود و در شرایط بسیار سخت، سازنده فقط حق فروش بخشی از سهم خود، آن هم به نسبت پیشرفت پروژه و با تایید مالک داشته باشد و یا تا قبل از اخذ پایان کار و انجام مراحل نهایی صدور سند تک برگی برای هر واحد جدید، حق فروش به شخص سوم را نداشته باشد. خریداران نیز دقت کنند تا زمانی که سند کلنگی هنوز به نام مالک است سازنده نمیتواند بدون امضای مالک، ملک را بفروشد حتی اگر در قرارداد از طرف مالک اجازه فروش داشته باشد.
ممکن است سازنده با تغییرات سلیقهای در نقشه های اولیه موجب تفاوت زیادی میان ملک ساخته شده با نقشههای اولیه شود. این اختلافات میتواند شامل بخشهای مختلفی از ملک شود؛ مانند: پی، فونداسیون، سقف ها و ستون های ساختمان تا مصالح و لوازم ظاهری مانند شیرآلات، کابینت ها، راه پله ها و سیستم های مختلف ساختمان. در تمام این موارد ذینفع، برای ثبات ادعا ابتدا باید از شورای حل اختلاف محل وقوع ملک تأمین دلیل و سپس با پرداخت هزینههای دادرسی در دادگاه شکایت خود را طرح کند.
در قانون مجازات اسلامی؛ تصاویر، فیلمها و سایر اطلاعات کاربران در فضای مجازی مورد حمایت قرار گرفته و افرادی که نسبت به انتشار اطلاعات افراد اقداماتی انجام میدهند ممکن است تحت شرایطی مجرم شناخته شوند.
از جرائمی که در فضای مجازی رخ میدهد کلاهبرداری، مزاحمتهای اینترنتی، فروشگاههای کاذب و … است. اما یکی از شایعترین این جرایم سوء استفاده از عکسهای خصوصی و شخصی افراد است. در واقع سوءاستفاده از عکسهای پروفایل افراد یا عکسهایی که اشخاص در فضای مجازی منتشر کردهاند از جمله جرائمی است که با پیشرفت تکنولوژی، باعث به وجود آمدن پروندههای بسیاری در دادگاه و مراجع قضایی شده است. در مجله دلتا به بررسی جرم استفاده از عکس دیگران در فضای مجازی پرداخته شده است. با مجله حقوقی دلتا همراه باشید.
جرم استفاده از عکس دیگران در فضای مجازی
در قانون مجازات اسلامی؛ تصاویر، فیلمها و سایر اطلاعات کاربران در فضای مجازی مورد حمایت قرار گرفته و افرادی که نسبت به انتشار محتواهای افراد اقداماتی انجام میدهند ممکن است تحت شرایطی مجرم شناخته شوند. در ادامه به موارد بارز این جرم اشاره شده است.
جرم استفاده از عکس پروفایل دیگران
این جرم زمانی محقق میشود که فردی عکس خود را روی پروفایل خود قرار داده و دیگری عکس وی را به نحوی تغییر دهد که موجب هتک حیثیت فرد شود، مثلا نوشته نامتعارفی بر آن بیفزاید یا صاحب تصویر را در شبکههای اجتماعی گوناگون، فردی غیر اخلاقی معرفی کند. در این حالت با طرح شکایت و اثبات اتهام، ممکن است فرد خاطی به حبس یا جزای نقدی محکوم شود.
سوءاستفاده از عکس در اینستاگرام
وقتی فردی تصویر یا فیلم شخصی خود را در شبکه اجتماعی خاصی مثل اینستاگرام قرار میدهد در حالی که صفحه وی توسط همه افراد قابل دسترسی نیست (private است)، و فردی با استفاده از نرم افزارهای گوناگون عکس یا فیلم را ذخیره کرده و آن را منتشر میکند یا در دسترس افراد دیگر قرار میدهد، می توان مرتکب را تحت عنوان هتک حیثیت یا نشر اکاذیب مورد پیگرد قانونی قرار داد. بنابراین بر اساس قانون تمام اطلاعات افراد در فضای مجازی محفوظ و مورد حمایت قانونگذار است و کسانی که با هر انگیزهای نسبت به هتک حیثیت افراد اقدام میکنند، به مجازات قانونی مرتبط خواهند رسید.
نحوه پیگیری قانونی این جرم
قربانیان این نوع جرائم ابتدا باید اقدام به جمعآوری دلیل کنند، به عبارتی دیگر اعمال خلافی که به نام یا با عکس آنها صورت میگیرد را از طرق مختلف مانند گرفتن اسکرین شات جمعآوری کنید. سپس عکسهای شخصی را به سرعت از صفحات اجتماعی بردارند. افرادی که در معرض این جرم قرار گرفتهاند باید به دادسرای جرائم رایانهای مراجعه کنند و شکایت خود را ارائه دهند.
اگر دادخواستی علیه شخصی داده شود و خوانده یعنی کسی که علیه او خواسته مطرح شده است، ابلاغیه را به شخصه تحویل نگرفته باشد و به تعبیر حقوقی به او ابلاغ نشده باشد و یا این که ابلاغ شده ولی در جلسات دادگاه حاضر نشود، در صورت محکوم شدن او رای صادره غیابی است. این قاعده در خصوص طلاق هم صدق میکند.
طلاق غیابی یکی از انواع طلاق است که با توجه به شرایطی هر یک از زن یا مرد دردادگاه خانوادهآن را درخواست میکنند. اما قبل از توضیح در خصوص طلاق غیابی باید ابتدا بدانیم رأی غیابی چیست؟ درمجله دلتادر خصوص شرایط و چگونگی درخواست طلاق غیابی توضیح داده شده است.
رأی غیابی چیست؟
پیش از توضیح در باره طلاق غیابی لازم است بدانیم رای غیابی چیست؟ اگرعلیه شخصی دادخواست داده شود و خوانده یعنی کسی که علیه او خواسته مطرح شده است خود ابلاغیه وقت رسیدگی دادگاه را تحویل نگرفته باشد و به تعبیر حقوقی طبق ماده ۶۸ قانون آیین دادرسی مدنی به او ابلاغ نشده باشد و یا این که در جلسات دادگاه حاضر نشود، در صورت محکوم شدن اوو ندادن لایحه، رای صادره غیابی است، رای غیابی ظرف ۲۰ روز پس از ابلاغ در همان شعبه قابل واخواهی است و کسی که رای غیابی علیه او صادر شده است می تواند ظرف مدت مذکور از دادگاه با ذکر دلیل تقاضای واخواهی و رسیدگی مجدد کند.
خواسته طلاق هم از قاعده مذکور مستثنی نیست و اگر وقت رسیدگی به خوانده ابلاغ واقعی نشده باشد و در دادگاه نیز حضور نیابد و لایحه هم نداده باشد در فرض محکومیت،طلاق غیابیاست. اما با توجه به این که خواهان طلاق و خواسته طلاق می تواند طلاق از طرف مرد یا طلاق از طرف زن باشد، دراین خصوص جداگانه توضیح داده می شود.
طلاق غیابی از طرف مرد
طبق ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی حق طلاق در اختیار مرد است. بنابراین اگر مردی دادخواست طلاق به طرفیت همسرش بدهد چه زن در دادگاه حاضر شود و یا حضور پیدا نکند و لایحه نیز ندهد قطعا رای طلاق صادر خواهد شد ؛ اما در حالت دوم رای صادره طلاق غیابی است و زن می تواند در مهلت قانونی واخواهی کند. آنچه اهمیت دارد این است که رای طلاق به درخواست مرد از سوی دادگاه صادر می شود.
به هر حال ثبت طلاق منوط است به پرداخت حقوق مالی زن که در رای دادگاه منعکس می شود.
حقوق مالی زن در طلاق از طرف مرد عبارت است از مهریه، اجرت المثل ایام زوجیت (به شرط مطالبه از سوی زن)، نفقه ایام عده، نفقه معوقه (در صورت مطالبه زن و استحقاق او) و شرط تنصیف اموال مندرج در عقدنامه ها به شرط امضاء این شرط توسط مرد و موجود بودن اموال هنگام طلاق که بعد از عقد خریداری شده باشد.
بعد از صدور حکم طلاق غیابی به درخواست مرد اگر مهریه قبلا توسط زن مطالبه نشده باشد مرد در صورت مصر بودن و ناتوانی در پرداخت یک جای مهریه می تواند دادخواست اعسار از پرداخت مهریه را به همان شعبه صادر کننده طلاق به طرفیت زن ارائه دهد .دادگاه در صورت حضور نیافتن زن یا نبودن او با توجه به شهادت شهود مرد، مهریه را تقسیط می کند.
طلاق غیابی از طرف زن چگونه است ؟
اگر دادخواست طلاق از طرف زن داده شده و شرایط طلاق غیابی را هم داشته باشد به این معنی که برگه ابلاغیه به شوهر داده نشده باشد و یا مرد با وجود ابلاغ، در دادگاه حاضر نشود و لایحه نفرستد، دادگاه حکم طلاق غیابی صادر میکند.
شرایط طلاق غیابی از طرف زن
۱. هرگاه شوهر چهار سال تمام غایب مفقودالاثر باشد، یعنی غایب باشد و هیچ خبری از او در دست نباشد و زن دادخواست طلاق بدهد، دادگاه سه نوبت آگهی هر یک به فاصله یک ماه در روزنامه محلی و یکی از روزنامههای کثیرالانتشار محل تهران با هزینه خواهان منتشر میکند. پس از گذشتن یک سال از اولین آگهی، چنانچه خبری از زنده بودن مرد نشود، دادگاه حکم به فوت فرضی مرد میدهد. به عبارت دیگر فرض را بر این میگیرند که مرد فوت کرده است. ۲. نپرداختن نفقه توسط مرد به مدت شش ماه، حتی اگر خودداری مرد از دادن نفقه به دلیل تنگدستی و فقر او باشد. در این موارد، زن میتواند برای مطالبه نفقه به دادگاه مراجعه کند و در صورت عدم پرداخت نفقه از جانب مرد، دادخواست طلاق دهد. البته اگر زن در قبال شوهر تمکین نکند و از انجام تکالیف قانونی خود بدون دلیل موجه خودداری کند، ناشزه محسوب میشود و حق دریافت نفقه را نخواهد داشت. ۳. از دیگر شرایط طلاق غیابی که از طرف زنان، بسیار مطرح میشود، رهایی از زندگی پر مشقت و تحملناپذیر است که در پی آن درخواست طلاق میکنند و در صورت اثبات عُسر و حَرَج و احراز این شرایط توسط دادگاه، دادگاه حکم طلاق صادر میکند. عسر و حرج یعنی سختی و مشقتی که توان و تحمل ادامه زندگی برای زن وجود نداشته باشد. زن با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق کرده و دادگاه میتواند مرد را مجبور به طلاق کند. چنانچه در صورت اجبار دادگاه، همچنان مرد حاضر به طلاق نباشد، با اجازه دادگاه زن میتواند طلاق بگیرد. شایان ذکر است، معیار تعیین عسر و حرج زن، عرف است که با توجه به شرایط روحی و اجتماعی زن و شوهر و محیط و زمان و مکان تعیین میشود. در عمل، اثبات این ادعا از مشکلترین مواردی است که زن برای مطالبه طلاق با آن مواجه است.
اگر دادخواستی علیه شخصی داده شود و خوانده یعنی کسی که علیه او خواسته مطرح شده است، ابلاغیه را به شخصه تحویل نگرفته باشد و به تعبیر حقوقی به او ابلاغ نشده باشد و یا این که ابلاغ شده ولی در جلسات دادگاه حاضر نشود، در صورت محکوم شدن او رای صادره غیابی است. این قاعده در خصوص طلاق هم صدق میکند.
طلاق غیابی یکی از انواع طلاق است که با توجه به شرایطی هر یک از زن یا مرد در دادگاه خانواده آن را درخواست میکنند. اما قبل از توضیح در خصوص طلاق غیابی باید ابتدا بدانیم رأی غیابی چیست؟ در مجله دلتا در خصوص شرایط و چگونگی درخواست طلاق غیابی توضیح داده شده است.
رأی غیابی چیست؟
پیش از توضیح در باره طلاق غیابی لازم است بدانیم رای غیابی چیست؟ اگرعلیه شخصی دادخواست داده شود و خوانده یعنی کسی که علیه او خواسته مطرح شده است خود ابلاغیه وقت رسیدگی دادگاه را تحویل نگرفته باشد و به تعبیر حقوقی طبق ماده ۶۸ قانون آیین دادرسی مدنی به او ابلاغ نشده باشد و یا این که در جلسات دادگاه حاضر نشود، در صورت محکوم شدن اوو ندادن لایحه، رای صادره غیابی است، رای غیابی ظرف ۲۰ روز پس از ابلاغ در همان شعبه قابل واخواهی است و کسی که رای غیابی علیه او صادر شده است می تواند ظرف مدت مذکور از دادگاه با ذکر دلیل تقاضای واخواهی و رسیدگی مجدد کند.
خواسته طلاق هم از قاعده مذکور مستثنی نیست و اگر وقت رسیدگی به خوانده ابلاغ واقعی نشده باشد و در دادگاه نیز حضور نیابد و لایحه هم نداده باشد در فرض محکومیت، طلاق غیابی است. اما با توجه به این که خواهان طلاق و خواسته طلاق می تواند طلاق از طرف مرد یا طلاق از طرف زن باشد، دراین خصوص جداگانه توضیح داده می شود.
طلاق غیابی از طرف مرد
طبق ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی حق طلاق در اختیار مرد است. بنابراین اگر مردی دادخواست طلاق به طرفیت همسرش بدهد چه زن در دادگاه حاضر شود و یا حضور پیدا نکند و لایحه نیز ندهد قطعا رای طلاق صادر خواهد شد ؛ اما در حالت دوم رای صادره طلاق غیابی است و زن می تواند در مهلت قانونی واخواهی کند. آنچه اهمیت دارد این است که رای طلاق به درخواست مرد از سوی دادگاه صادر می شود.
به هر حال ثبت طلاق منوط است به پرداخت حقوق مالی زن که در رای دادگاه منعکس می شود.
حقوق مالی زن در طلاق از طرف مرد عبارت است از مهریه، اجرت المثل ایام زوجیت (به شرط مطالبه از سوی زن)، نفقه ایام عده، نفقه معوقه (در صورت مطالبه زن و استحقاق او) و شرط تنصیف اموال مندرج در عقدنامه ها به شرط امضاء این شرط توسط مرد و موجود بودن اموال هنگام طلاق که بعد از عقد خریداری شده باشد.
بعد از صدور حکم طلاق غیابی به درخواست مرد اگر مهریه قبلا توسط زن مطالبه نشده باشد مرد در صورت مصر بودن و ناتوانی در پرداخت یک جای مهریه می تواند دادخواست اعسار از پرداخت مهریه را به همان شعبه صادر کننده طلاق به طرفیت زن ارائه دهد .دادگاه در صورت حضور نیافتن زن یا نبودن او با توجه به شهادت شهود مرد، مهریه را تقسیط می کند.
طلاق غیابی از طرف زن چگونه است ؟
اگر دادخواست طلاق از طرف زن داده شده و شرایط طلاق غیابی را هم داشته باشد به این معنی که برگه ابلاغیه به شوهر داده نشده باشد و یا مرد با وجود ابلاغ، در دادگاه حاضر نشود و لایحه نفرستد، دادگاه حکم طلاق غیابی صادر میکند.
شرایط طلاق غیابی از طرف زن
۱. هرگاه شوهر چهار سال تمام غایب مفقودالاثر باشد، یعنی غایب باشد و هیچ خبری از او در دست نباشد و زن دادخواست طلاق بدهد، دادگاه سه نوبت آگهی هر یک به فاصله یک ماه در روزنامه محلی و یکی از روزنامههای کثیرالانتشار محل تهران با هزینه خواهان منتشر میکند. پس از گذشتن یک سال از اولین آگهی، چنانچه خبری از زنده بودن مرد نشود، دادگاه حکم به فوت فرضی مرد میدهد. به عبارت دیگر فرض را بر این میگیرند که مرد فوت کرده است. ۲. نپرداختن نفقه توسط مرد به مدت شش ماه، حتی اگر خودداری مرد از دادن نفقه به دلیل تنگدستی و فقر او باشد. در این موارد، زن میتواند برای مطالبه نفقه به دادگاه مراجعه کند و در صورت عدم پرداخت نفقه از جانب مرد، دادخواست طلاق دهد. البته اگر زن در قبال شوهر تمکین نکند و از انجام تکالیف قانونی خود بدون دلیل موجه خودداری کند، ناشزه محسوب میشود و حق دریافت نفقه را نخواهد داشت. ۳. از دیگر شرایط طلاق غیابی که از طرف زنان، بسیار مطرح میشود، رهایی از زندگی پر مشقت و تحملناپذیر است که در پی آن درخواست طلاق میکنند و در صورت اثبات عُسر و حَرَج و احراز این شرایط توسط دادگاه، دادگاه حکم طلاق صادر میکند. عسر و حرج یعنی سختی و مشقتی که توان و تحمل ادامه زندگی برای زن وجود نداشته باشد. زن با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق کرده و دادگاه میتواند مرد را مجبور به طلاق کند. چنانچه در صورت اجبار دادگاه، همچنان مرد حاضر به طلاق نباشد، با اجازه دادگاه زن میتواند طلاق بگیرد. شایان ذکر است، معیار تعیین عسر و حرج زن، عرف است که با توجه به شرایط روحی و اجتماعی زن و شوهر و محیط و زمان و مکان تعیین میشود. در عمل، اثبات این ادعا از مشکلترین مواردی است که زن برای مطالبه طلاق با آن مواجه است.
طبق قانون روابط موجر و مستاجر، تشخیص میزان خسارتی که از طریق موجر به مستاجر به دلیل تاخیر در بازگرداندن مبلغ رهن وارد شده، طبق شاخص بانک مرکزی است، نه از طریق تشخیص کارشناس.
یکی از قراردادهای رایج و متداولی که بین افراد وجود دارد، عقد رهن و اجاره است. با انعقاد قرارداد اجاره، مبلغی از طرف مستاجر به موجر پرداخت میشود. مبلغ گرو گذاشته شده رهن یا ودیعه نامیده میشود که مستاجر به عنوان قرض الحسنه و تضمین اجاره ملک به مالک میدهد و زمانی که مستاجر ملک را تخلیه میکند، مالک موظف است مبلغ ودیعه را به مستاجر بازگرداند. اما گاهی پیش میآید که موجر بنا به دلایلی، در بازگرداندن مبلغ رهن به مستاجر تاخیر میکند و مستاجر با مشکلاتی مواجه میشود. به همین دلیل در مجله دلتا به بررسی خسارت تاخیر در بازگرداندن مبلغ رهن پرداخته شده است.
الزام موجر به پرداخت ودیعه
در مورد تخلیه املاک مشکلاتی وجود دارد که متاسفانه در برخی موارد سبب تضییع حقوق مستاجر می شود که به دلیل عدم توجه به مواردی هنگام تنظیم و امضای قرار داد اجاره و تعیین نکردن ضمانت اجرایی قوی برای قرارداد روی می دهد. زمانی که قرارداد اجاره تنظیم می شود مدت و مبلغ دیعه و اجاره بها مشخص است و در پایان مدت اجاره موجر حق دارد درخواست تخلیه را از مراجع قضایی پیگیری کند.
اگر مستاجر پس از پایان و انقضای مدت اجاره ملک را تخلیه کند اما موجر ودیعه وی را بازنگرداند موضوعی است که قانونگذار به صورت جدی به آن نپرداخته است.در این خصوص راهکار اول این است که مستاجر در آن ملک به تصرف خود ادامه می دهد و ملک را تخلیه نمی کند و منتظر می ماند تا موجر ودیعه را پرداخت کند.
راهکار دوم هر چند آزاردهنده است اما با قانون تطابق بیشتری دارد.مستاجر باید به مرجع قضایی و شورای حل اختلاف مراجعه و اعلام کند که آماده است ملک را تخلیه کند و از دادگاه درخواست می کند تا به جای موجر ملک را تحویل گیرد و آن را پلمپ کند.
موجر که پس از این حکم به ملک مراجعه می کند حق فک پلمپ ندارد و اگر به این کار دست بزند مرتکب جرم شده است.در این حالت موجر موظف است ودیعه را بازگرداند و سپس مستاجر می تواند به همان شعبه حل اختلاف مراجعه و ودیعه را دریافت کند.
خسارت تاخیر استرداد ودیعه به نرخ روز محاسبه می شود؟
از تاریخی که مستاجر ودیعه را مطالبه می کند ، حق دارد خسارت تاخیر تادیه به میزان نرخ تورم اعلام شده از سوی بانک مرکزی را درخواست کند. بنابراین در زمان انعقاد اجاره نامه مستاجر باید به این موضوع دقت کند و ضمانت اجرایی برای خود قائل شود تا اگر در پایان مهلت اجاره ، به رغم درخواست دریافت ودیعه ، موجر از استرداد وجه خودداری کرد ،مستاجر بتواند نسبت به استیفای منعفت آن ملک اقدام کند .
از سوی دیگر مستاجر حق دارد به ازای هر روز از تاخیر استرداد میلغ ودیعه ، با یک مبلغ توافقی از موجر حق التزام دریافت کند.
اگر مستاجر ملک را تخلیه نکند، چه اتفاقی می افتد ؟
مستاجری که در پی استیفای منفعت است و بدون اجازه موجر از ملک استفاده می کند در این حالت اجرت المثل به موجر تعلق می گیرد.به این معنا که از تاریخ انقضای قرارداد اجاره موجرمی تواند درخواست اجرت المثل کند.در برخی موارد اجرت المثل به قیمت روز محاسبه می شود و به مستاجر ضرر زیادی وارد می شود.
از نظر قانونی پدر شوهر هر چند بسیار متمول، تکلیفی برای پرداخت مهریه پسر خود را ندارد حتی اگر آن پسر فقیر باشد. اما تحت شرایط خاصی امکان گرفتن مهریه از پدر همسر وجود دارد.
مهریه از حقوق مالی زن است که مرد متعهد به پرداخت آن است و ارتباطی به اطرافیان او ندارد. اما سوالات بسیاری در این خصوص پرسیده میشود که آیا در صورت ناتوانی مالی مرد، امکان درخواست مهریه از پدر همسر وجود دارد. در مجله دلتا شرایط مطالبه مهریه از پدر شوهر پاسخ داده شده است.
مطالبه مهریه از پدر شوهر
از نظر قانونی پدر شوهر هر چند هم از تمکن مالی برخوردار باشد، وظیفهای در قبال پرداخت مهریه پسر خود ندارد حتی اگر آن پسر (شوهر) فقیر باشد گرفتن مهریه از پدر شوهر ممکن نیست۵. اما تحت شرایط خاصی امکان مطالبه مهریه از پدر همسر وجود دارد. در واقع در مواردی که پدر همسر، در ضمن عقد ازدواج یا در سند ازدواج و یا حتی در قراردادی مستقل، پرداخت مهریه را تقبل کند یا ضمانت پسر خود را کرده باشد که در این صورت زن میتواند برای آنچه پدر شوهر تعهد کرده، برای گرفتن مهریه از پدر شوهر به او مراجعه کند. بنابراین در صورتی که پدر شوهر به عنوان ضامن در زمان عقد، محل ضامن بودن پسر را در عقدنامه ازدواج امضا کند، زن میتواند برای درخواست مهریه به پدر شوهر که ضامن شوهر است اقدام کند. باید در نظر داشت که ضامن شدن پدر شوهر، باید به طور رسمی امضا و در دفتر عقد ازدواج تایید شده و به ثبت رسیده باشد. بنابراین در صورتیکه وی به طور لفظی و فقط با گفتن اینکه من ضامن پسر خود برای پرداخت مهریه میشوم، از نظر قانونی اعتبار ندارد و نمیتوان از پدر شوهر درخواست مهریه کرد.
مهریه از ارث پدر شوهر
در مواردی که به دلیل فوت پدر یا سایر اشخاصی که شوهر از آنها ارث میبرد، وارث اموال و سرمایهای شود، زن میتواند مهریه خود را از سهم الارث همسر دریافت کند. باید در نظر داشت در صورتیکه که پدر شوهر در زمان عقد ازدواج پرداخت مهریه را تعهد کرده باشد و یا ضامن پرداخت مهریه شود و بعد از مدتی از دنیا برود، اگر اموالی داشته باشد، آن اموال برای وصول مهریه توقیف میشوند.
نحوه توقیف سهمالارث برای مهریه
در این شرایط زن باید دادخواست تامین اموال شوهر را به دادگاه خانواده ارائه کند. دادگاه با توقیف اموال مربوطه و سپری کردن روند قانونی با مزایده این اموال، مهریه زن را وصول میکند. شایان ذکر است در صورتی که زن فوت کرده باشد، ورثه (فرزندان و دیگر وراث) وی از حق مطالبه مهریه برخوردار هستند.
ضمانت اجرای عدم پرداخت مهریه توسط پدر شوهر
در صورت مطالبه مهریه از پدر شوهری که پرداخت مهریه را ضمانت کرده است و ناتوانی پرداخت مهر توسط وی و نیز در صورتی که پدر همسر، نتواند ادعای اعسار و ناتوانی مالی خود را در پرداخت مهریه در دادگاه ثابت کند و حتی نتواند در صورت تقسیط مهریه، اقساط مهریه را بپردازد، زن میتواند بازداشت پدر شوهر (ضامن) را تا زمان پرداخت مهریه از دادگاه درخواست کند. دادخواست مطالبه مهر از پدر شوهر میتواند همزمان با مطالبه مهریه از بدهکار اصلی که شوهر است، به دادگاه خانواده مطرح شود و لازم نیست حتماً عدم پرداخت مهریه توسط شوهر به اثبات برسد و سپس علیه ضامن شکایت شود.
اگرچه دیه و ارش هر دو مجازات مالی محسوب میشوند؛ ولی تفاوتهایی بسیاری با یکدیگر دارند.
دیه و ارش از جمله مجازاتهای نقدی هستند که قانون معمولا برای جبران خسارات بدنی در نظر گرفته است. اما این دو مجازات تفاوتهایی با یکدیگر دارند و هر کدام کیفری جداگانه محسوب میشوند. به عنوان مثال جبران خسارت قطع شدن یک دست نصف یک دیه کامل است اما، دیه پاره شدن یک تار عصبی دست در قانون اعلام نشده است. در خصوص جبران این نوع خسارت قاضی دادگاه، به نظریه کارشناسی پزشکی قانونی رجوع میکند. در مجله دلتا به بررسی تفاوتهایی که بین دیه و ارش وجود دارد پرداخته شده است.
ماهیت دیه
در قانون مجازات اسلامی، دیه به عنوان مجازات مالی تعیین شده که بر اساس آن، در صورت وارد آمدن جراحت از جانب شخص نسبت به دیگری، خواه منجر به فوت عمد، غیر عمد و یا موجب نقص و جراحت در اعضای بدن شخص شود، فردی که ضربه را وارد کرده، محکوم به پرداخت دیه که مقدار آن نیز در قانون مشخص است، خواهد بود. شایان ذکر است در مواردی که جانی مشخص نیست و فرد به قتل رسیده باشد، دیه از بیت المال پرداخت میشود.
ارش چیست و چگونه محاسبه میشود؟
مطابق قانون، در مواردی که برای جنایتی که شخص به فرد دیگری وارد کرده، دیه خاصی تعیین نشده باشد، مبلغی با نظر کارشناس تعیین میشود که به آن ارش جنایت میگویند. هر جنایتی که بر اعضای بدن کسی وارد شود و مقدار معینی برای آن تعیین نشده باشد، جانی باید مبلغی تحت عنوان ارش بپردازد.
تفاوت دیه و ارش
۱. نوع و میزان دیه در قانون مشخص است ولی میزان خسارت ارش در قانون تعیین نشده است. ۲. در عمل، ارش بیشتر از دیه کاربرد دارد. دیه برای اعضای خاصی از بدن مانند دست، پا، دندان، استخوانها، بعضی جراحات وارده به سر و صورت و… تعیین شده است در حالی که صدمات عمد و غیر عمد وارده بر بدن اشخاص متعدد است که ناگزیر باید «ارش» تعیین شود. ۳. دیه هم نسبت به جراحات و نقص اعضای بدن و هم نسبت به قتل تعیین میشود. در حالی که ارش فقط نسبت به جراحات است. ۴. مقدار دیه در زن و مرد متفاوت ولی ارش بین زن و مرد یکسان است.
موارد تعیین دیه و ارش
در برخی از موارد ممکن است که جراحات وارده، متعدد باشد و علاوه بر دیه، ارش هم در نظر گرفته شود. در ادامه به مواردی که قانون علاوه بر دیه، ارش هم تعیین کرده و شخص محکوم به پرداخت هر دو است اشاره می شود. • هرگاه در اثر پاره کردن پرده گوش، شنوایی فرد نیز از بین برود یا کاهش پیدا کند. • در مواردی که قطع نخاع موجب نقص عضو دیگر شود. • هرگاه در اثر وارد کردن شی تیز، بدن مجروح شود و اعضای درونی هم آسیب ببیند. • جنایتی که موجب تورم در سر و صورت شود و رنگ پوست آن هم تغییر کند.
هنگامی که شخصی میخواهد علیه فرد دیگری اقامه دعوا کند، مدعی شناخته میشود و باید درخواست خود را به عنوان خواهان، در برگ دادخواست ذکر کند.
نوشتن دادخواست اولین اقدامی است که شخص برای شروع یک دعوای حقوقی باید انجام دهد. بسیاری از تصمیمهای دادگاه به نکاتی وابسته است که در متن دادخواست ذکر شده است. زیرا مهمترین بخش یک دعوی حقوقی نوشتن خواسته خواهان به طور شفاف و دقیق است. بنابراین دقت و توجه در نوشتن دادخواست، در روند رسیدگی در دادگاه میتواند بسیار مفید و کارامد باشد. در ادامه در خصوص نحوه نوشتن و تنظیم دادخواست با مجله دلتا همراه باشید.
دادخواست چیست؟
هنگامی که شخصی میخواهد علیه فرد دیگری اقامه دعوا کند، مدعی شناخته میشود و باید درخواست خود را به عنوان خواهان، در برگ دادخواست ذکر کند. به عبارت دیگر دادخواست، طرح ادعا و تقاضای دادرسی نزد دادگاه در اوراقی مخصوص به نام برگ دادخواست است. این اوراق را میتوان از محل فروش اوراق قضایی واقع در دادگستریها و مجتمعهای قضایی سراسر کشور تهیه کرد. در مراجع قضایی که چند شعبه وجود دارد، دادخواست پس از تنظیم و تکمیل، به دفتر شعبه اول ارائه میشود. دادخواست میتواند توسط خود فرد یا وکیل او تنظیم و ارائه شود.
مطابق قانون، دادخواست باید حاوی نکات زیر باشد: • نام و نام خانوادگی و نام پدر • سن خواهان (شخصی که دعوا را مطرح میکند) • اقامتگاه، که شامل محل زندگی یا محل کار و در واقع محلی که بتوان به خوانده (شخصی که علیه او دعوایی مطرح میشود) دسترسی داشت و اوراق قضایی را به محل سکونت او فرستاد. • شغل خواهان • در صورتی که دادخواست توسط وکیل تقدیم شود، مشخصات کامل وکیل نیز باید درج شود. اگر نشانی خوانده معلوم نباشد، یا به عبارت دیگر مجهولالمکان باشد، آدرس او یک بار در روزنامه منتشر خواهد شد.
نحوه تنظیم دادخواست
برگ دادخواست دارای چند قسمت است، که باید خواهان آنها را پر کند. یکی از مهمترین موارد، تعیین خواسته و بهای (ارزش) آن است که باید در دادخواست مشخص شود. به آنچه که مدعی از دادگاه درخواست میکند اعم از مالی یا غیر مالی، «خواسته» یا «مدعیبه» میگویند. در واقع خواسته، تعهدات یا مواردی است که خواهان خود را مستحق دریافت آن میداند. به طور مثال زنی که مهریه را حق خود میداند، در قسمت خواسته باید تعداد سکهها را قید کند. یا مردی که همسر وی، بدون دلیل موجه و قانونی، منزل مشترک را ترک کرده، باید در قسمت خواسته، الزام به تمکین را قید کند. بنابراین خواهان باید آنچه را که حق خود میداند در خواسته درج کند. شایان ذکر است، دادگاه نمیتواند در مسائلی که به موضوع خواسته ارتباطی ندارد وارد و در خصوص آنها حکم صادر کند. اگرچه دادگاه باید تمام خواستههای خواهان را مورد رسیدگی قرار دهد، اما گاهی ممکن است به دلیل عدم شفافیت و مبهم بودن متن خواسته، قاضی محق بودن خواهان را تشخیص ندهد و به طور کامل یا به طور نسبی، او را بدون حق بشناسد. بنابراین فرد در نوشتن خواسته، باید دقت و توجه بسیاری داشته باشد.
طبق قانون، افراد برای ارث بردن از یکدیگر باید رابطه خونی و نسبی داشته و یا اینکه زن و شوهر باشند؛ در غیر این صورت مجوزی برای ارث بردن از دیگری وجود ندارد.
فرزند خواندگی از جمله مسائلی است که برخی از خانوادههای که صاحب فرزند نمیشوند با آن مواجه هستند. به همین دلیل در قانون، مقررات خاصی برای حفظ حقوق کودک و آسانتر کردن مراحل فرزند خواندگی در نظر گرفته شده است. در واقع یکی از مسائل مربوط به فرزند خواندگی، موضوع ارث بردن فرزند خوانده از افرادی است که وی را به فرزندی میپذیرند و سرپرستان قانونی کودک محسوب میشوند. در مجله دلتا قوانین و مقررات مربوط به تعلق گرفتن ارث به فرزند خوانده بررسی شده است.
ارث بردن فرزند خوانده
طبق قانون، افراد برای ارث بردن از یکدیگر باید رابطه خونی و نسبی داشته و یا اینکه زن و شوهر باشند. در غیر این صورت مجوزی برای ارث بردن از دیگری وجود ندارد. بنابراین با توجه به قوانین، تعلق ارث به فرزند خوانده وجاهت قانونی ندارد. همانطور که میدانید بعد از فوت فرد، اولین قدم برای مراحل تقسیم ارث، گرفتن گواهی انحصار وراثت است و در انحصار وراثت فرزند خوانده جایگاهی ندارد چون جز ورثه محسوب نمیشود. حتی اگر اسم فرزند خوانده در شناسنامه شخصی که او را به فرزند خواندگی پذیرفته وارد شده باشد باز هم از ارث محروم است.
نحوه تقسیم ارث به فرزند خوانده
۱. سرپرست در زمان حیات، مال یا اموالی به نام فرزند خوانده منتقل کند. ۲. اموال خود را برای او وصیت تملکی کنند. یعنی اینکه وصیت کنند بعد از فوت آنها اموال به فرزندخوانده تعلق بگیرد. ۳. فرزند خوانده ارث نمی برد، اما سرپرستان او می توانند به عنوان صلح یا بخشش مالی به او واگذار کنند. شایان ذکر است که در صورت فوت فرزند خوانده، سرپرست نیز از او ارث نمیبرد.
چنانچه تهمتزننده نتواند ادعایی که به شخص دیگری نسبت داده را ثابت کند، قانون برای وی مجازات پیشبینی کرده است.
افترا و تهمت به دیگران در اصطلاح حقوقی عبارت است از اینکه شخصی عمل مجرمانهای را که برخلاف واقعیت است به فرد دیگری نسبت دهد، بدون آن که بتواند آن را اثبات کند. در مجله دلتا به بررسی جرم افترا و مجازات آن در قانون پرداخته شده است.
جرم افترا در قانون
جرم افترا در دو حالت لفظی و عملی محقق میشود. در واقع گاهی تهمتزننده به طور لفظی به دیگری افترا میزند یا گاهی به قصد متهم کردن فرد، وسایل جرم را در منزل، محل کار یا وسایل شخصی وی قرار میدهد، به طوری که وجود آن وسایل ممکن است باعث مجرم نشان دادن آن شخص شود. باید در نظر داشت که یک تفاوت اساسی که بین افترای لفضی و عملی وجود دارد، این است که در افترای لفظی یا شفاهی، شاکی باید آسیبهایی را که به اعتبار و آبروی او وارد شده است اثبات کند، زیرا این آسیبها پایدار و مستدل نیست. اما هنگامی که به طور مثال شخص مورد افترای رسانهای قرار میگیرد، آسیبهای وارد شده به اعتبار او پایدار هستند، بنابراین بدون اینکه نیاز به اثبات این آسیبها باشد، دادگاه حکم آنها را صادر میکند.
موارد تحقق جرم افترا
۱. تهمتزننده جرمی را به صورت صریح و واضح به دیگری نسبت دهد. ۲. جرمی که نسبت داده شده، پوچ و غیر واقعی بوده، یعنی ساخته تخیلات ذهن تهمتزننده باشد. ۳. نسبتدهنده تهمت با انگیزه ضرر زدن و هتک حیثیت، آن جرم را به شخصی نسبت دهد. ۴. تهمتزننده نتواند درستی و صحت موضوعی را که به دیگری نسبت داده است، در دادگاه ثابت کند. شایان ذکر است اگر کسی از روی عصبانیت و ناراحتی به دیگری بگوید «دزد» یا «کلاهبردار» جرم توهین واقع شده و افترا محسوب نمیشود.
مجازات تهمت و افترا
چنانچه تهمتزننده نتواند ادعای نسبت داده شده را ثابت کند، قانون با توجه به افترای نسبت داده شده، برای مجرم مجازات پیشبینی کرده است.
افترای عملی
هر کس به طور عمد و به قصد متهم کردن دیگری وسایل یا اشیایی را بدون اطلاع آن شخص در منزل، محل کار، جیب یا اشیایی که متعلق به وی است، قرار دهد یا مخفی کند یا به نحوی متعلق به او نشان دهد، و در اثر این اقدام، شخص مذکور تحت تعقیب واقع شود، مرتکب به حبس از ۶ ماه تا سه سال یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم میشود.
افترای لفظی
در قانون مجازات حبس از یک ماه تا یک سال یا تا ۷۴ ضربه شلاق پیشبینی کرده است.
افترای ناموسی
در صورتی که افترا و تهمتهایی که نسبت داده میشوند، در اصطلاح ناموسی محسوب شوند، برای مرتکب مجازات حد در نظر گرفته شده است.
خريد و فروش ملک در دفترخانه اسناد رسمی فقط در صورتی که عوارض نوسازی و شهرسازی آن پرداخت شده باشد، به ثبت میرسد.
افراد بعد از انتخاب ملک مورد نظر و توافق با فروشنده، قولنامه را تنظیم و ملک را خریداری میکنند. بعد از گذراندن این مراحل، نوبت به تنظیم سند و واگذاری رسمی ملک میرسد. برای تنظیم و ثبت سند به نام خریدار لازم است از ادارههای مختلف، از جمله شهرداری منطقهای که ملک در آن واقع شده است، استعلام دریافت کنند. استعلام از شهرداری برای ملک از جمله مراحلی است که حتماً باید در خرید ملک طی شود و در مجله دلتا به آن پرداخته شده است.
استعلام از شهرداری برای ملک
ملک مورد معامله در هر منطقهای از شهر که قرار دارد، صاحب آن باید به شهرداری همان منطقه مراجعه کند. فروشنده با نامهای که دفترخانه به او داده و مشخصات ثبتی ملک در آن قید شده است، به شهرداری مراجعه میکند و کارشناسان شهرداری مواردی را مورد بررسی قرار میدهند که عبارتاند از :
۱. ساختمان طبق پروانه ساخته شده باشد؛ در غیر این صورت، فروشنده باید جریمه مربوطه را بپردازد.
۲. عوارض نوسازی برای ساختمان و زمین، جزء هزینه انتقال سند است که باید پرداخت شود.
۳. فروشنده باید هزینهای برای پسماند (جمع کردن زباله ها) و کمک به آموزش و پرورش به شهرداری بپردازد.
بنابراین خرید و فروش ملک در دفترخانه اسناد رسمی، فقط در صورتی که موارد مذکور انجام شده باشد به ثبت میرسد.
استعلام مفاصا حساب شهرداری
روند اداری استعلام مفاصا حساب در شهرداری ۲ تا ۳ ساعت به طول میانجامد. معمولاً سه تا هفت روز بعد، جواب نامه استعلام شهرداری آماده تحویل است. در واقع ملک، هر بدهی دیگری به شهرداری داشته باشد، تسویه میشود. شایان ذکر است مبلغ مورد نظر بابت عوارض و نوسازی با توجه به ملک مورد معامله، موقعیت آن و ارزش ملک متفاوت است.
مدت اعتبار جواب استعلام
جواب استعلام و مفاصا حساب از شهرداری باید در اولین فرصت به همان دفترخانهای که سند در آنجا تنظیم می شود، تحویل داده شود؛ زیرا مدت اعتبار استعلام، با توجه به شهرداریهای مناطق مختلف و شهری که ملک در آنجا واقع شده، از یک تا سه ماه متفاوت است. در برخی موارد، شهرداری این اعتبار را فقط تا یک ماه تمدید میکند.
یکی از روشهای کلاهبرداری در معاملات خودرو، فروش خودروی کمآپشن به جای خودروی فول است. به این صورت که کلاهبرداران خودروهای کمآپشن را با اضافه کردن آپشنهای تقلبی، به عنوان فول آپشن و به قیمت بسیار بالاتر میفروشند.
خرید و فروش خودرو از جمله معاملاتی است که اگر خریدار و فروشنده دقت لازم و کافی را نداشته باشند، امکان اینکه مورد سوءاستفاده و کلاهبرداری قرار بگیرند وجود دارد. به همین دلیل در مجله دلتا، روشهای کلاهبرداری در معامله خودرو و راههای پیشگیری از آن بررسی شده است.
پارکینگ دوقبضه
در این روش کلاهبردار به عنوان خریدار به فروشنده مراجعه میکند. خریدار خودرو را میبیند و به رغم آگاهی از آسیبهای خودرو، آنها را در قولنامه نمی نویسد و یا به صورت کامل قید نمیکند. خودرو به پارکینگ دو قبضه منتقل میشود؛ اما خریدار در روز تعویض پلاک با کارشناس خودرو حاضر میشود و با مستند و نشان دادن آسیبهای خودرو، از فروشنده ادعای دریافت خسارت یا کاهش قیمت خودرو را دارد. در چنین شرایطی قانون حق را به خریدار میدهد.
تعویض خودرو در فاصله بین تنظیم قولنامه و تعویض پلاک
خریدار برای مشاهده خودرو همراه با کارشناس خبره مراجعه و کارشناس هم سلامت فنی و بدنه خودرو را تایید میکند؛ اما فروشنده با استفاده از ترفندهایی، شماره شاسی را در قولنامه ذکر نمیکند. قولنامه در محضر نوشته و بیعانه هم پرداخت میشود؛ تعویض پلاک نیز به طور قانونی و درست انجام می شود؛ اما پس از معامله، خریدار متوجه تصادفی بودن خودرو میشود. در واقع نکته اینجاست که خودروی تحویلی به خریدار با خودروی کارشناسی شده متفاوت است؛ به این صورت که در روز معامله، یک خودروی سالم بدون رنگ را به خریدار و کارشناس نشان دادهاند و در روز تعویض پلاک یک خودروی چپ شده با همان مشخصات ظاهری را به وی تحویل دادهاند.
فروش خودرو کمآپشن به جای خودروی فول
این روش که متاسفانه در خودروهای لوکس بسیار رایج است، در مواردی اتفاق میافتد که کلاهبرداران خودروهای لوآپشن را خریداری میکنند و با اضافه کردن آپشنهای تقلبی، خودرو را به عنوان فول آپشن و به قیمت بسیار بالاتر میفروشند. راه پیشگیری از این کلاهبرداری استفاده از کارشناسان خبره است.
راههای جلوگیری از کلاهبرداری خودرو
۱. از خرید و فروش وکالتی خودرو تا حد امکان پرهیز شود.
در برخی موارد کلاهبرداران خودرو از موضوع وکالت سوءاستفاده میکنند. دادن وکالت در فروش خودرو اگرچه کمتر اتفاق میافتد؛ اما مشکلات خاص خود را دارد. در نهایت اگر خودرو به طور وکالتی فروخته شد، باید خریدار هرچه سریعتر تعویض پلاک را انجام دهد؛ زیرا تا زمانی که تعویض پلاک صورت نگرفته هر تخلفی که با خودرو اتفاق بیفتد، پلیس و مراجع قضایی فروشنده را مقصر میدانند. در امر خرید خودرو وکالتی هم باید مواردی مانند ممنوع المعامله بودن فروشنده و یا اختلاف در شماره شاسی و موتور خودرو با موارد قید شده در قولنامه که ممکن است خریدار را به دردسر اندازد، حتما مورد بررسی قرار گیرد.
۲. بدون کارشناسی دقیق خودرو خریداری نشود.
طبق آمار، اکثر خودروهای دست دوم، ایراد فنی و یا بدنه دارند و گاهی برخی از فروشندگان ایرادات خودروی خود را پنهان میکنند؛ ایراداتی که میتواند باعث ضررهای مالی بسیاری برای خریدار شود.
۳. دقت در نوشتن قولنامه
برای جلوگیری از کلاهبردای و سایر مشکلات، لازم است که قولنامه در دفاتر مجاز رسمی تنظیم شود؛ علاوه بر این باید تمام جزئیات و توافقات با طرف دیگر معامله در قولنامه ذکر شود.
ترک کردن منزل توسط زن اگر چه موجب محرومیت از دریافت نفقه میشود و یا به مرد اجازه ازدواج مجدد میدهد؛ اما جرم تلقی نمیشود و مرد نمیتواند زن را به دلیل ترک کردن منزل مجازات کند.
زمانی که میان زن و مرد عقد ازدواج صورت میگیرد، حقوق و تکالیفی مانند پرداخت نفقه زن و یا تمکین از شوهر به عهده آنان گذاشته می شود. گاهی بنا به دلایلی مانند اختلافات خانوادگی، یکی از زوجها خانه را ترک میکند و امکان انجام دادن وظایف زناشویی از بین می رود. در این نوشتار، ابعاد حقوقی عواقب ترک منزل توسط زن مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه با مجله دلتا همراه باشید.
عواقب ترک منزل توسط زن
یکی از تکالیف قانونی زن تمکین از همسر است و در مقابل، شوهر نیز موظف به پرداخت نفقه است. طبق قانون، یکی از مهمترین موارد تمکین زن سکونت وی در محل اقامت همسر است که بر اساس آن ، اصولا زن باید در همان منزلی که شوهر تدارک دیده است سکونت کند. بنابراین در مواردی که زن بدون دلیل موجه، منزل مشترک را ترک و در محلی غیر از آن سکونت کند، از نظر حقوقی برای وی پیامدهایی در پی خواهد داشت که در زیر توضیح داده شده است.
۱. اولین و مهمترین پیامدی که ترک منزل از طرف زن ایجاد میکند، آن است که به سبب ایجاد عدم تمکین از سوی زن، حق مطالبه نفقه توسط زن از بین میرود و مرد دیگر موظف به پرداخت نفقه نیست. البته لازم است که مرد ترک منزل از سوی زن را در دادگاه خانواده اثبات کند.
۲. اگر زوج بخواهد برای طلاق اقدام کند و عدم تمکین یا ترک منزل توسط زن به اثبات رسیده باشد، دیگر حکم به تقسیم اموال و داراییهای مرد صادر نخواهد شد.
۳. در صورتی که ترک منزل توسط زن که از موارد اساسی عدم تمکین محسوب میشود در دادگاه به اثبات برسد، مرد میتواند دادخواست اجازه ازدواج مجدد ارائه کند. در این صورت، دادگاه ممکن است حکم به ازدواج مجدد بدهد و مرد میتواند دراین خصوص اقدام کند.
آیا ترک منزل جرم است؟
ترک کردن خانه توسط زن اگر چه موجب محرومیت از دریافت نفقه میشود و یا به مرد اجازه ازدواج مجدد میدهد؛ اما جرم تلقی نمیشود و مرد نمیتواند زن را به دلیل ترک کردن منزل مجازات کند.
استثنائات ترک منزل توسط زن
قانون در برخی موارد برای ترک خانه توسط زن استثنائاتی در نظر گرفته است که در این موارد، خروج زن از منزل، نشوز (عدم تمکین) محسوب نمیشود. این موارد عبارتاند از:
خروج از منزل برای مداوا به تشخیص پزشک
خروج از منزل برای انجام امور شرعی و واجب مانند حج
سکونت در محل دیگر به دلیل ترس از ضرر و زیان مالی، جسمی یا آبرویی
شوهر به امراض مقاربتی مبتلا باشد.
شایان ذکر است اگر هر کدام از دلایل یاد شده وجود داشته باشد، قانون به زن این اجازه را میدهد که مسکن جداگانه اختیار کند و تا زمانی که امکان بازگشت به منزل مهیا نشده و همچنان ترس از ضرر و زیان مالی، جسمی یا آبرویی برای زن وجود داشته باشد، مرد موظف به پرداخت نفقه است.
محل سکونت زن طبق قانون
طبق قانون مدنی، تا زمانی که رسیدگی به اختلاف بین زن و مرد پایان نیافته است، محل سکونت زن با توافق آنها معین میشود و در صورت عدم توافق، دادگاه با توجه به نظر بستگان و نزدیکان این زوج، منزل زن را معین خواهد کرد. در صورتی که نزدیکانی نداشته باشند، قاضی محل مورد اطمینانی را تعیین خواهد کرد.
وکالت بلاعزل اگرچه وکالت ساده نیست و جزء وکالت غیر قابل فسخ و پایدار به شمار میرود؛ ولی مانند وکالت ساده با فوت یا جنون وکیل یا موکل از بین میرود.
وکالت قراردادی است که افراد از طریق آن میتوانند شخصی را برای انجام یک عمل حقوقی مانند فروش ملک، طلاق، انجام امور اداری و … نماینده خود قرار دهند؛ بنابراین در قرارداد وکالت، شخصی که به دیگری نمایندگی میدهد را موکل و شخص دوم را نماینده یا وکیل مینامند. نوعی دیگر از وکالت نیز وجود دارد که به آن وکالت بلاعزل گفته میشود. در مجله دلتا در خصوص چگونگی وکالت بلاعزل و نحوه ابطال وکالت بلاعزل توضیح داده شده است.
وکالت بلاعزل چیست؟
در قرارداد وکالت هر یک از طرفین، موکل یا وکیل، میتوانند هر زمان که بخواهند قرارداد موجود بین خود را برهم زنند؛ یعنی موکل این حق را دارد که وکیل خود را عزل کند و وکیل نیز میتواند از وکالت استعفا دهد. اما گاهی آنها با یکدیگر توافق میکنند که امکان عزل وکیل و برهم زدن قرارداد وکالت توسط موکل وجود نداشته باشد؛ به این نوع از وکالت در حقوق، وکالت بلاعزل گفته میشود.
نحوه ابطال وکالت بلاعزل
وکالت بلاعزل در دو صورت باطل میشود که در ادامه توضیح داده شده است.
استعفای وکیل از وکالت
در صورتی که وکیل با حضور در یکی از دفاتر اسناد رسمی از وکالت بلاعزل استعفا دهد، وکالت بلاعزل باطل و بیاثر میشود.
ابطال وکالت بلاعزل در دادگاه
گاهی شخصی که وکالت بلاعزل داده، مدعی میشود که اصلا عقد لازمی بین دو طرف منعقد نشده است که وی بخواهد شرط ضمن عقد، عزل وکیل را بپذیرد یا نپذیرد. در چنین مواردی این ادعا با بررسی مدارک و مستندات، شهادت شهود و یا اقرار خوانده (وکیل) قابل اثبات است. در این گونه موارد لازم است تا فرد به دادگاه حقوقی مراجعه و دادخواست ابطال وکالت بلاعزل را ارائه کند. شایان ذکر است که عوامل دیگری هم باعث فسخ عقد وکالت میشوند. این عوامل عبارتاند از :• فوت وکیل یا موکل • جنون وکیل یا موکل • از بین رفتن مورد یا موضوع وکالت • پایان مدت وکالت
مدارک لازم برای دادخواست ابطال وکالت بلاعزل
۱. مدارک شناسایی مانند کارت ملی یا شناسنامه ۲. استشهادیه و گواهی شهود ۳.وکالت نامهای که ابطال آن مورد درخواست است. ۴.کلیه مدارکی که با موضوع مرتبط است.
نکات وکالت بلاعزل
۱. وکالت بلاعزل اگرچه وکالت ساده نیست و جزء وکالت غیر قابل فسخ و پایدار به شمار میرود؛ ولی مانند وکالت ساده با فوت یا جنون وکیل یا موکل از بین میرود. ۲. وکالت بلاعزل صرفا به منزله نمایندگی از طرف موکل به وکیل در انجام مورد وکالت است و به معنای انتقال مورد وکالت نیست و هیچکس نمیتواند با وکالت بلاعزل ادعای مالکیت کند؛ مگر اینکه طبق قراردادی مثل بیع (قرارداد خرید و فروش) به وکیل منتقل شده باشد. ۳. اگر موکل ضمن عقد، انجام وکالت را از خود سلب کرده باشد؛ در این صورت وی علاوه بر اینکه حق عزل وکیل را از خود سلب کرده، حق انجام دادن مورد وکالت را هم نخواهد داشت. ۴. با اینکه وکالت بلاعزل در بیشتر موارد اهداف دو طرف قرارداد را تامین میکند و ویژگی هایی دارد؛ ولی گاهی با امضای یک وکالتنامه رسمی بلاعزل، افراد ناخواسته تمام دارایی و اموال خود را از دست میدهند. بنابراین بهتر است در دادن وکالت بلاعزل به فرد یا افراد دقت شود؛ زیرا عدهای از طریق وکالت بلاعزل اقدام به کلاهبرداری میکنند.
مرخصی یکی از حقوق کارگران و کارمندان به شمار میآید که به شیوههای مختلفی از جمله مرخصی بدون حقوق، مرخصی ازدواج، مرخصی زایمان و... در قانون تعیین شده است.
مرخصی حقی است که برای کارگر و کارمند درقانون کارتعیین شده است؛ امانحوه محاسبه مرخصی در قانون کاریکی از مهمترین مسائلی است که کارمندان و کارگران ادارات دولتی و خصوصی با آن مواجه هستند. در قانون، شیوههای متفاوتی برای گرفتن مرخصی وجود دارد که به استحقاقی، استعلاجی، مرخصی ازدواج و… تقسیم میشود. برای آشنایی بیشتر با قوانین مربوط به انواع مرخصی بامجله دلتاهمراه باشید.
انواع مرخصی در قانون
• مرخصی استحقاقی • مرخصی استعلاجی • مرخصی ساعتی • مرخصی ازدواج و فوت • مرخصی بین تعطیلی • مرخصی زایمان و شیردهی • مرخصی حج • مرخصی بدون حقوق
مرخصی استحقاقی
مرخصی استحقاقی یا سالانه، ۲۶ روز در سال است که با احتساب ۴ روز جمعه، ۳۰ روز میشود. در مشاغل سخت، میزان این مرخصی افزایش یافته و به ۵ هفته در سال (تقریبا ۳ روز در ماه) میرسد.
مرخصی استعلاجی
مرخصی استعلاجی که براى ایام بیمارى در نظر گرفته شده، باید توسط پزشک معتمد و یا کمیسیون پزشکی سازمان تامین اجتماعی تایید شود تا هم جزء سوابق کار و بازنشستگی کارگران به شمار آید و هم مشمول پرداخت دستمزد شود. حداکثر مدت این مرخصى چهار ماه است؛ ولی اگر پزشک و شورای عالی پزشکی تائید کنند و مرخصی به یک سال برسد و بیماری صعب العلاج باشد کارگر را بازنشسته میکنند.
مرخصی ساعتی
مرخصی ساعتی بخشی از مرخصی استحقاقی بوده که از میزان آن کسر میشود. در کارگاهها و شرکتهای مختلف، مدت این مرخصی متفاوت است. در برخی شرکتها ۲ ساعت و برخی دیگر تا ۵ و حتی ۶ ساعت در روز هم مجاز است. در هر حال جمع مرخصیهای ساعتی زمانی که به ۸ ساعت برسد، یک روز مرخصی محسوب میشود.
مرخصی ازدواج و فوت
افراد در صورت ازدواج دائم، فوت همسر، پدر، مادر و فرزندان، ۳ روز مرخصی همراه با مزد دارند و این به مرخصی استحقاقی سالانه ارتباط ندارد و جداگانه محاسبه میشود. باید در نظر داشت که زمان استفاده از این سه روز، همزمان با فوت افراد مذکور یا ازدواج دائم بوده و قابل استفاده در زمانهای دیگر نیست.
مرخصی بین تعطیلی
گاهی برای مثال بعد از روز جمعه، روزهای یکشنبه و دوشنبه هم تعطیل رسمی اعلام میشوند و فرد تمایل دارد که شنبه را هم از تعطیلی کاری استفاده کند. در صورت انجام این کار، روزهای یکشنبه و دوشنبه تعطیل رسمی بوده؛ اما شنبه جزء مرخصی استحقاقی فرد محسوب شده و از آن کسر میشود که در اصطلاح مرخصی بین تعطیلی گفته میشود.
مرخصی زایمان
مدت مرخصی زایمان زنان شاغل ۶ ماه بود؛ اما بعد از تصویب «قانون تنظیم جمعیت خانواده» در سال ۹۲، مدت زمان مرخصی زایمان به ۹ ماه افزایش پیدا کرد. بر اساس قانون کار مرخصی زایمان جزء سوابق کاری زن محسوب میشود.
مرخصی حج
نحوه محاسبه مرخصی حج در قانون کار به این صورت است که هر شخص میتواند در تمام مدت کار خود برای یک بار به منظور ادای حج واجب تمتع، یک ماه مرخصی بگیرد. وی میتواند در صورتیکه ۳۰ روز مرخصی ذخیره داشته باشد، تحت عنوان مرخصی استحقاقی بهرهمند شود و چنانچه مرخصی طلب نداشته باشد از مرخصی بدون حقوق استفاده کند.
مرخصی بدون حقوق
طبق قانون کار، مرخصی بدون حقوق حداکثر ۲ سال است. در طول مرخصی بدون حقوق قرارداد کار به حال تعلیق در میآید و پس از مرخصی، کارگر به کار سابق خود باز میگردد. استفاده از این مرخصی باید با موافقت کارفرما صورت بگیرد.
بر اساس قانون مدیریت خدمات کشوری نیز، کارمندان دستگاههای اجرایی میتوانند در طول مدت خدمت خود با موافقت دستگاه ذیربط حداکثر سه سال از مرخصی بدون حقوق استفاده کنند و در صورتی که کسب مرخصی برای ادامه تحصیلات عالی تخصصی در رشته مربوط به شغل کارمندان باشد تا مدت دو سال قابل افزایش خواهد بود.
عین موقوفه مالی است که از طرف وقف دهنده به شخص یا اشخاص دیگر داده میشود.
املاک اوقافی به املاکی گفته میشود که زمین آن توسط شخصی وقف شده است و اداره اوقاف در ازای اقساط ۹۹ ساله آن را به افراد دیگر اجاره داده و درآمد حاصله را صرف امور خیریه میکند. این یک تعریف کلی از مفهوم املاک اوقافی است؛ اما باید در نظر داشت که گاهی اصطلاحاتی در خصوص این املاک به کار برده میشود که ممکن است برای اغلب افراد نامفهوم باشد. برای اطلاع از اصطلاحات املاک اوقافی در ادامه با مجله دلتا همراه باشید.
اصطلاحات املاک اوقافی
وقف
مال یا منافع حاصل از آن را که شخصی برای خدمات عمومی یا اختصاصی به منظور خیر و رضای الهی هدیه میکند، وقف میگویند که به این ترتیب مانع از انتقال آن به دیگری میشود و هرگونه معاملهای نسبت به آن مال وقف شده را غیرممکن میکند.
عین موقوفه
مالی که از طرف وقف دهنده (واقف) به شخصی دیگر (موقوف علیه) تحت عنوان وقف داده میشود.
حبس عین
وقف دهنده در مدت وقف، حق هیچگونه دخالت و تصرف در ملکی را که وقف داده است ندارد؛ به عبارت دیگر واقف اجازه فروش، نقل و انتقال به شخص دیگر و یا تصرف در مال موقوفه را ندارد.
قابلیت بقای عین
«فقط وقف مالی جایز است که با بقای عین بتوان از آن منتفع شد.» (ماده ۵۸ قانون مدنی) بنابراین وقف مالی که در صورت استفاده از آن مال، قابلیت بقا نداشته باشد و از بین برود، باطل است. برای مثال مواد غذایی را نمیتوان وقف کرد.
قبض عین
وقف از عقود تشریفاتی است؛ بنابراین وقف زمانی محقق میشود که وقف دهنده، مال وقفی را در اختیار و استفاده فرد یا افراد که وقف به نفع آنها صورت گرفته قرار دهد و در واقع مال وقف شده به تصرف این اشخاص در آید.
اعتراض به رای افسر راهنمایی، باید در دادگاه و مراجع قضایی مطرح شود. قاضی مسئول پرونده ممکن است با توجه به گزارشات موجود در پرونده، درخواست کروکی مجدد تصادف توسط یک تیم کارشناسی متخصص را صادر کند.
ترسیم کروکی تصادفات خودرو یکی از مواردی است که در سوانح رانندگی صورت میگیرد. البته اغلب رانندگان با مراحل کروکی تصادف آشنا هستند؛ اما گاهی درباره نحوه تشخیص مقصر در تصادفات از طرف برخی رانندگان اعتراض میشود. به همین دلیل در مجله دلتا، این چند موضوع بررسی و توضیح داده شده است.
۱.نحوه گرفتن کروکی تصادف
۲.انواع کروکی
۳.نحوه اعتراض به کروکی تصادفات خودرو
نحوه گرفتن کروکی تصادفات
هنگامی که تصادفی رخ میدهد، توسط مامور یا کارشناس راهنمایی و رانندگی ثبت و تنظیم میشود که به آن کروکی تصادفات خودرو میگویند. مامور یا کارشناس راهنمایی و رانندگی، با حضور در صحنه تصادف و بررسی وضعیت موجود، اظهارات طرفهای سانحه، وضعیت حرکت و برخورد خودروها با یکدیگر در کنار جزئیات زمانی و مکانی از جمله ساعت و تاریخ وقوع حادثه و… را ثبت و اقدام به ترسیم کروکی کرده و سپس پرونده را به مراجع ذیربط انتقال میدهد.
انواع کروکی
کروکی تصادفات خودرو به دو دسته سازشی و غیر سازشی تقسیم میشود.
۱) کروکی سازشی
این نوع کروکی هنگامی استفاده میشود که طرفهای حادثه پیش از آمدن مامور راهنمایی و رانندگی یا در حضور وی، نسبت به تعیین مقصر و شکل رخ دادن حادثه به توافق رسیده و به عبارتی دیگر، سازش کرده باشند. این کروکی صرفا در یک برگه که حاوی اطلاعات زمانی و مکانی در کنار ترسیم شکل برخورد و تصادف است، تهیه میشود.
۲) کروکی غیر سازشی
کروکی مذبور در موارد زیر استفاده میشود:
یکی از دو طرف تصادف در مورد تقصیر خود معترض باشد.
در صورتی که خسارت وارده از سقف تعهدات مالی بیمه نامه بیشتر باشد.
اگر خسارتهای جانی و یا فوت فرد یا افرادی در تصادف گزارش شده باشد.د
در صورتی که بیش از یک خودروتصادف کرده باشند.
کروکی تصادفات خودرو غیر سازشی در دو برگه که صفحه اول حاوی همان اطلاعات موجود در کروکی سازشی بوده و صفحه دوم شامل اطلاعات کامل مامور راهنمایی و رانندگی حاضر در صحنه است، تهیه میشود. علت وجود اطلاعات مامور راهنمایی و رانندگی در صفحه دوم کروکی تصادفات خودرو غیر سازشی، فراهم آوردن امکان پیگیری قضایی و اعتراض به کروکی مذکور است.
نحوه اعتراض به کروکی تصادفات خودرو
اعتراض به رای افسر راهنمایی، باید در دادگاه و مراجع قضایی مطرح شود. در واقع راننده معترض، دادخواست اعتراض به کروکی تصادف را به همراه کلیه اطلاعات مرتبط با تصادف، به خصوص برگه کروکی، به دادگاه ارائه و شکایت خود را مطرح میکند. قاضی مسئول پرونده ممکن است با توجه به گزارشات موجود در پرونده، درخواست کروکی مجدد تصادف توسط یک تیم کارشناسی متخصص را صادر کند و رأی نهایی را با توجه به نتایج حاصل از این بازبینی صادر کند.
برای پیشگیری از اختلاف در میزان جهیزیه، زن میتواند جزئیات اموال مربوط به جهیزیه خود را در سیاههای یادداشت کند.
جهیزیه به اموالی گفته میشود که توسط زن به خانه مشترک برده میشود. در قانون اشارهای به الزام زن برای آوردن جهیزیه نشده، بنابراین وی تکلیف قانونی و شرعی برای آوردن جهیزیه به منزل شوهر ندارد و تهیه وسایل لازم برای زندگی مشترک بر عهده شوهر است. اما به دلیل این که آوردن جهیزیه به منزل مشترک در کشور امری شایع است و گاهی بین زن و شوهر در ارتباط با آن اختلافاتی ایجاد و یکی از دعاوی مهم دردادگاه خانوادهمحسوب میشود، در این مطلب به بررسی مراحل قانونیدادخواست استرداد جهیزیهپرداخته شده است. در ادامه بامجله دلتاهمراه باشید.
دادخواست استرداد جهیزیه
زن میتواند خواستار بازگرداندن جهیزیه از خانه همسر سابق خود باشد. زن در زندگی مشترک، مالک تمام اموالی خواهد بود که توسط خود او خریداری شده و با عنوان جهاز یا هر عنوان دیگری به منزل مشترک آورده است. بر این اساس، وی میتواند هرگاه که بخواهد برای استرداد جهیزیه خود اقدام کند. با توجه به اینکه زن مالک جهیزیه است و وظیفه قانونی برای آوردن یا نگه داشتن جهیزیه ندارد، میتواند هر موقع که بخواهد آن را مسترد کند و برای این کار نیازی به اجازه شوهر ندارد.
نکات مهم دادخواست استرداد جهیزیه
۱.عدم جابهجایی اموالی که متعلق به مرد است
استرداد جهیزیه فقط در مورد اموال و جهیزیه زن انجام خواهد شد. عدم توجه به این مساله و جابهجایی اموال مرد، گاهی موجب میشود که شکایتهایی از سوی مرد مبنی بر سرقت صورت گیرد؛ اگرچه در اغلب این شکایات، به دلیل نداشتن سوءنیت زن، شکایت مرد به نتیجه نمیرسد.
۲.تهیه سیاهه اموال
در خصوص دعوای استرداد جهیزیه و پیشگیری از اختلاف در میزان جهیزیه، زن میتواند جزئیات اموال مربوط به جهیزیه خود را در سیاههای یادداشت کند. در سیاهه اموال زن، ذکر میشود که به عنوان مثال یخچال، ماشین لباسشویی، اجاق گاز و نظایر آن به عنوان جهیزیه تهیه و تحویل داده شده است. سیاهه جهیزیه تهیه شده توسط زن، باید به امضای داماد و دو شاهد مرد برسد. امضای مرد به سیاهه جهیزیه اعتبار میدهد، بنابراین در صورتی که اثر انگشت شوهر نیز در ذیل سیاهه درج شود، این موضوع اعتبار این سند را بیشتر خواهد کرد. بهتر است شهود از اقوام عروس نباشند و لیست سیاهه نزد پدر و مادر عروس باشد.
۳.حضور شهود
توصیه میشود در صورت تصمیم به استرداد جهیزیه، چند نفر به عنوان شاهد با زن همراه شوند تا اقلام و وسایلی که از منزل خارج میشود از سوی آنها مورد توجه و تایید قرار گیرد.
گاهی افرادی که مال خود را از دست میدهند، گمان میکنند که از آنها کلاهبرداری شده؛ در حالیکه در حقیقت، جرم واقع شده جعل است و همین امر گاهی ممکن است باعث طولانی شدن روند رسیدگی به پرونده شود.
جعل و کلاهبرداری دو جرم جداگانه هستند که البته گاهی هم با یکدیگر ارتباط پیدا میکنند. به طور مثال شخصی به وکیل مراجعه و بیان میکند که از وی کلاهبرداری شده؛ در حالیکه در حقیقت، جرم واقع شده جعل است و همین امر گاهی ممکن است باعث طولانی شدن روند رسیدگی به پرونده شود. درمجله دلتابرای بیانتفاوت کلاهبرداری و جعل، ابتدا هریک از جرائم به صورت جداگانه تعریف و سپس تفاوت این دو جرم بررسی شده است.
کلاهبرداری چیست؟
طبق قانون، هر کس از راه حیله و تقلب، مردم را به وجود شرکتها و کارخانهها یا به داشتن اموال و اختیارات واهی فریب دهد، به امور غیر واقع امیدوار کند، از حوادث غیر واقعی بترساند، اسم و عنوان جعلی انتخاب کند و به روشهای تقلبی مبالغ، اموال، اسناد و حوالجات یا قبوضی را بهدست آورده و از این راه مال دیگری را ببرد، کلاهبردار محسوب میشود. به بیان ساده میتوان گفت کلاهبرداری بردن مال دیگران با حیله و تقلب است. در این صورت کلاهبردار، به رد اصل مال برده شده (برگرداندن مال برده شده) به صاحب آن و حبس از یک تا ۷ سال و نیز پرداخت جزای نقدی معادل مالی که دریافت کرده، محکوم میشود.
جعل چیست؟
طبق قانون جرم جعل در موارد زیر انجام میگیرد. ۱.ساختن نوشته یا سند ۲.ساختن مهر یا امضای اشخاص رسمی یا غیر رسمی ۳.خراشیدن یا تراشیدن یا قلم بردن سند ۴. تقدیم یا تاخیر در تاریخ سند نسبت به تاریخ حقیقی ۵.الصاق نوشتهای به نوشته دیگر ۶.بهکار بردن مهر دیگری بدون اجازه صاحب آن که با قصد تقلب انجام شود. بنابراین جعل زمانی اتفاق میافتد که سند یا اسنادی توسط مجرم به نحوی دستکاری شده باشد.
تفاوت کلاهبرداری و جعل چیست؟
۱. کلاهبرداری جرمی است که ابتدا علیه شخص صورت میگیرد و در نهایت علیه امنیت است؛ اما جعل ابتدا امنیت عمومی را مختل میکند و سپس یک جرم شخصی محسوب میشود؛ زیرا با جعل اسناد موجب میشود مردم نسبت به اسناد بیاعتماد شوند. ۲. در کلاهبرداری باید مالی از شخصی یا اشخاص خاصی برده شود؛ اما برای تحقق جرم جعل، همین که آن سند جعلی قابلیت ضرر رساندن و فریب را داشته باشد کافی است و لازم نیست که جعل موجب ضرر به شخص خاصی شود. ۳. برای تحقق کلاهبرداری باید مالباخته از طریق بردن مال متضرر شود؛ در حالیکه به محض تغییر در محتوای سند، جعل تحقق یافته و نیازی نیست که برای تحقق جرم جعل، حتما از سند مجعول استفاده گردد.
۴. کلاهبرداری شکل خاصی نداشته و با هر عمل متقلبانهای واقع میگردد؛ ولی جعل حتما باید در سندی مکتوب انجام شود. ۵. در کلاهبرداری، شخص مالباخته در جریان امور بوده و خود مال خویش را در اختیار دیگری قرار میدهد؛ به طور مثال گاهی ممکن است انگیزه مال باخته طمع به سود زیاد باشد؛ در حالیکه در جعل معمولا صاحب سند یا ذینفع اطلاعی از جرم جعل ندارد. ۶. مجازات کلاهبرداری یک تا هفت سال حبس و رد مال و نیز پرداخت جزای نقدی به میزان مالی است که کلاهبردار برده است؛ ولی مجازات جعل عبارت است از حبس از شش ماه تا دو سال و یا جزای نقدی و یا هر دو مجازات محکوم میشود.
جرم کلاهبرداری و جعل در کدام مرجع رسیدگی میشود؟
در هر دو جرم کلاهبرداری و جعل، مرجع رسیدگیکننده دادسرای محل وقوع جرم است. شیوه طرح شکایت در این دو جرم تفاوتی ندارد و شاکی باید در دادسرای محل وقوع جرم شکایت خود را مطرح کند.
هرگاه مالک، ملک یا مالی را به طور همزمان به چندین نفر بفروشد، گفته میشود معامله معارض صورت گرفته است؛ به عنوان مثال، یک شخص، ماشین یا خانه خود را به چند نفر میفروشد.
معامله معارضاز جمله جرائمی است که در صورت وقوع و ناآگاهی افراد از قوانین، ممکن است برای آنها اتفاق بیفتد. در این صورت، افراد مجبور میشوند مسیرهای حقوقی زیادی را طی کرده تا بتوانند برای ملک خود، تعیین تکلیف کنند و اقدامات لازم برایابطال معامله معارضرا انجام دهند. درمجله دلتاموارد زیر مورد بررسی قرار گرفته است.
۱.معامله معارض چیست؟
۲.مجازات جرم معامله معارض
۳.ابطال معامله معارض
معامله معارض چیست؟
هرگاه مالک، ملک یا مالی را به طور همزمان به چندین نفر بفروشد، گفته میشود معامله معارض صورت گرفته است. بنابراین در این گونه موارد فروشنده معامله معارض انجام داده و خریدار نیز مالی که متعلق به شخص دیگری است را خریداری کرده که در اصطلاح به آن مال غیر میگویند؛ به عنوان مثال، یک شخص، ماشین یا خانه خود را به چند نفر میفروشد. باید در نظر داشت که در معامله معارض، اولین معامله قانونی و سایر معاملهها غیرقانونی است. بیاعتباری معاملههای بعدی به این دلیل است که فروشنده در معاملات دوم به بعد، دیگر صاحب آن مال نبوده و بنابراین معاملهای که او انجام داده نیز اعتبار قانونی ندارد.
مجازات جرم معامله معارض
ماده ۱۱۷ قانون ثبت اسناد و املاک تصریح کرده است: هر کس به موجب سند رسمی یا عادی، نسبت به عین یا منافع مالی اعم از منقول یا غیر منقول، حقی به شخص یا اشخاص داد و بعد نسبت به همان عین یا منفعت به موجب سند رسمی، معامله یا تعهدی مغایر با حق مزبور انجام دهد، به حبس از ۳ تا ۱۰ سال محکوم خواهد شد. اگر نسبت به ملک یا مالی بیش از دو معامله انجام شده باشد، خریدار اولیه، مالک قانونی محسوب میشود و میتواند ابطال معاملات بعدی را اعم از اینکه با سند عادی یا سند رسمی باشد، از دادگاه درخواست کند.
ابطال معامله معارض
شخصی که به واسطه معامله اول اعم از سند عادی یا رسمی، مال به وی منتقل شده و مالک است، میتواند با توجه به ماده ۱۱۷ قانون ثبت اسناد و املاک، از دادسرا تقاضای تعقیب مالک اول را که اقدام به انجام معامله معارض کرده، درخواست کند. در این موارد بازپرس پس از تحقیقات مقدماتی و استعلام سوابق، چنانچه اعتقاد به مجرمیت مالک اول داشته باشد، با صدور قرار جلب برای دادرسی پرونده را نزد دادستان می فرستد. دادستان نیز در صورت هم عقیده بودن با بازپرس، با صدور کیفرخواست، پرونده را از شعبه بازپرسی برای محاکمه متهم به دادگاه ارسال میکند. پس از محکوم شدن مالک اول در دادگاه، مالک فعلی (شاکی) دادخواستی مبنی برابطال معامله معارضو ابطال سند مالکیت به دادگاه ارائه و دادگاه با تشخیص صحت و درستی معامله اول، همه معاملات بعد از آن را باطل اعلام میکند.
مطلب پیشنهادی:برای آشنایی بیشتر با قواعد و شرایط اساسی معاملات “شرایط صحت معاملات چیست؟” را مطالعه کنید.
نحوه شکایت سرقت کارت بانکی، به این صورت است که افراد باید به دادسرای جرائم رایانهای مراجعه و شکایتنامه تنظیم کنند.
سرقت کارت بانکیاز جمله مواردی است که امکان دارد برای هر شخصی اتفاق بیافتد. در این گونه موارد، افراد میتوانند به روشهای مختلف کارت بانکی خود را از دسترس سارقان حفظ کنند. برای آگاهی بیشتر ۳ نکته مهم در زیر توضیح داده می شود. بامجله دلتاهمراه باشید.
۱.پیگیری سرقت کارت بانکی
۲.چگونه کارت بانکی را مسدود کنیم؟
۳.نکات مهم درباره کارتهای بانکی
پیگیری سرقت کارت بانکی
۱. کلیه رمزهای کارت بانکی اعم از رمز کارت و رمز اینترنتی، تغییر داده شود. شایان ذکر است افراد باید در مواردی که مبلغ قابل توجهی در حساب بانکی خود دارند، آن را به یک حساب دیگر منتقل یا حساب را خالی کنند.
۲. به شعبه ای که در آن حساب دارند مراجعه و پرینتی از آخرین تراکنشهای بانکی خود دریافت کنند. این کار به این علت توصیه میشود که از جزئیات سرقت مطلع شوند. به طور مثال سارق در چند مرحله و در هر مرحله چه میزان وجه از حساب شخص برداشته است.
۳. نحوهشکایت سرقت کارت بانکیبه این صورت است که افراد به دادسرای جرائم رایانهای مراجعه و شکایتنامه تنظیم میکنند. این افراد باید هنگام مراجعه به دادسرا، کارت ملی یا شناسنامه و پرینت گردشهای مالی حساب سرقت شده را همراه داشته باشند.
۴. دریافت نامه از پلیس و دادسرا برای اطلاع از درگاهی که از طریق آن از کارت مسروقه کالایی خریداری شده ضروری است، این اقدام، خرید از فروشگاه یا مکانی را که با استفاده از کارت مسروقه انجام شده ، مشخص میکند.
چگونه کارت بانکی را مسدود کنیم؟
روشهای مسدود کردن کارت بانکی در زیر توضیح داده شده است.
مسدود کردن کارت با مراجعه به عابر بانک
به اولین عابر بانک مراجعه شود. لازم نیست حتما دستگاه خودپرداز منطبق با بانک مرجع کارت باشد. سپس مراحل زیر به ترتیب انجام شود. ۱. دکمه ثبت زده شود. ۲. گزینه مسدود کردن کارت انتخاب شود. ۳. شماره کارت و رمز کارت وارد شود.
مسدود کردن کارت بانکی از طریق تلفن گویای بانک
صاحب کارت میتواند با تلفن گویای بانک مربوطه تماس گرفته و اقدام به مسدود کردن کارت بانکی خود کند.
مسدود کردن کارت بانکی از طریق اینترنت بانک
بسیاری از بانکها گزینه مسدودسازی و غیر فعال کردن کارتهای بانکی را در اختیار کاربران قرار میدهند؛ بنابراین فقط لازم است افراد شماره کارت و رمز عبور خود را بدانند تا بتوانند کارت بانکی مفقود شده خود را مسدود کنند.
نکات مهم برای پیشگیری از سرقت کارت بانکی
• رمز عبور فقط توسط صاحب کارت وارد شود. • کارت و رمز عابر بانک در اختیار دیگران قرار نگیرد. • رمز عبور در کنار کارت بانکی نوشته نشود. • برگه رسید، در همان محل رها نشود و از بین برود. • هر چند وقت یکبار، رمز عبور کارتهای عابربانک تغییر داده شود.
در صورت خودداری مالک، مستاجر یا استفادهکننده از پرداخت سهم خود از هزینههای مشترک، مدیر ساختمان مراتب را از طریق اظهارنامه به او ابلاغ میکند.
پرداخت شارژ آپارتمان وظیفه ساکنان یک مجتمع مسکونی است؛ با این حال برخی از پرداخت حق شارژ خودداری کرده و یا در پرداخت این هزینه تاخیر دارند. طبق قانون، در صورتعدم پرداخت شارژ ساختمان، ساکنین جریمه میشوند. درمجله دلتابه بررسی این موضوع پرداخته شده است.
قانون شارژ ساختمان
طبق قانون تملک آپارتمانها، هرگاه یک آپارتمان یا یک محل کسب دارای مالکین متعدد و بیش از سه نفر باشد، مالکان یا قائممقام قانونی آنها وظیفه دارند مدیر یا مدیرانی از بین خود یا از خارج انتخاب کنند. مدیر هر ساختمان، مسئول حفظ و اداره ساختمان و اجرای تصمیمات مجمع عمومی است و موظف است مخارج مربوط به قسمتهای مشترک را ماهانه جمعآوری و در موارد مربوط هزینه کند؛ بنابراین در صورت خودداری مالک، مستاجر یا استفادهکننده از پرداخت سهم خود از هزینههای مشترک، مدیر ساختمان مراتب را از طریق اظهارنامه به او ابلاغ میکند و اگر ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ اظهارنامه، سهم بدهی خود را پرداخت نکند، مدیر میتواند از دادن خدمات مشترک از قبیل شوفاژ، تهویه مطبوع، آب گرم، برق، گاز و غیره به او خودداری کند. باید در نظر داشت که منظور فقط خدمات مشترک است؛ پس اگر برق یا آب اختصاصی از هزینه شارژ باشد، مدیر ساختمان نمیتواند آن را قطع کند.
عدم پرداخت شارژ ساختمان
برای قطع خدمات مشترک باید به دو نکته توجه داشت:
۱. برگاخطار پرداخت شارژ ساختمانبه صورت اظهارنامه و از طریق دادگستری برای فرد امتناع کننده فرستاده شود و باید ده روز از تاریخ ابلاغ آن گذشته باشد و مالک یا مستاجر هنوز اقدام به پرداخت شارژ نکرده باشد.
۲. مدیر ساختمان فقط حق قطع خدمات مشترک را دارد؛ بنابراین اگر مدیر بدون رعایت قواعد و ضوابط مقرر، خدمات اختصاصی هر واحد را قطع کند، از نظر قانونی تحت عنوان جرم ممانعت از حق در دادگاه به مجازات محکوم میشود.
در نهایت اگر ساکن باز هم در صورت برخورد قانونی از پرداخت شارژ خودداری کند و با پیگیریهای مدیر ساختمان نتیجهای حاصل نشود، مدیر میتواند به اداره ثبت محل وقوع آپارتمان مراجعه و اداره ثبت بر مبنای اظهارنامه ابلاغ شده، علیه شخص اجراییه صادر کند.
قرارداد اجاره توسط موجر یا مستاجر قابل فسخ نیست، مگر در صورتی که دلیل موجه قانونی وجود داشته باشد؛ مواردی از جمله از بین رفتن ملک اجارهای یا ذکر شرایطی در قرارداد برای فسخ اجاره نامه و ... در غیر این صورت، موجر و مستاجر نمیتوانند قرارداد را فسخ کنند.
فسخ برهم زدن عقدی است که بین دو یا چند نفر مقرر شده است. طبق قانون، موجر و مستاجر دو طرف قرارداد هستند که برهم زدن اجارهنامه از سوی هر یک از آنها، فسخ قرارداد اجاره گفته میشود. در مجله دلتاقواعدفسخ قرارداد اجاره توسط مستاجربررسی شده است.
فسخ قرارداد اجاره
موجر یا مستاجر نمی توانند قرداد اجاره را فسخ کنند ، مگر در صورتی که دلائل موجه قانونی مانند از بین رفتن ملک اجارهای یا ذکر شرایطی در قرارداد برای فسخ اجاره نامه وجود داشته باشد. بنابراین اگر مستاجر بخواهد ملک موردنظر را تخلیه کند، باید از سه ماه قبل به موجر اطلاع دهد؛ زیرا برای فسخ اجاره ملک معمولاً سه ماه زمان نیاز است. شایان ذکر است فسخ اجاره نامه بدون دلیل موجه قانونی، منجر به پرداخت خسارت میشود.
شرایط فسخ قرارداد اجاره
در ادامه شرایطی که میتواند منجر به فسخ قرارداد شود، ذکر شده است.
۱. ملک اجاره داده شده با شرایطی که در قرارداد اجاره نوشته شده، منطبق نباشد.
۲. حق فسخ مستاجر در اجارهنامه ذکر شده باشد؛ به طور مثال در برخی قراردادها، فسخ اجاره از سوی مستاجر با توافق هر دو طرف امکانپذیر است.
۳. هرگاه کل یا جزیی از ملک اجارهای خراب شود یا در معرض خراب شدن قرار گیرد؛ به طوری که برای مستاجر قابل استفاده و تعمیر نباشد.
قانون فسخ قرارداد اجاره توسط مستاجر
طبق قانون هر زمان مستاجر به علت پایان مدت اجاره یا در مواردی که قرارداد اجاره فسخ شده، ملک را تخلیه و موجر از تحویل گرفتن آن خوددرای کند،مستاجر میتواند به دادگاه محل وقوع ملک مراجعه و تخلیه کامل مورد اجاره را درخواست و کلید آن را به دفتر دادگاه تحویل دهد. از تاریخ تحویل کلید ملک تخلیه شده به دادگاه، موجر حق مطالبه اجاره بها را ندارد و دفتر دادگاه طی ۲۴ ساعت به موجر یا نماینده قانونی او اخطار میکند که برای تحویل گرفتن مورد اجاره و دریافت کلید حاضر شود.
مهریه دین و بدهی شوهر است و تا زمانی که پرداخت نشده باشد موظف به پرداخت است و در صورت فوت زن، ورثه او این حق را دارند که از مرد تقاضای مهریه متوفی را داشته باشند و به عبارتی وراث، از مرد طلبکار میشوند.
مهریه از جمله حقوق قانونی زن است و همین که عقد ازدواج صورت گرفت زن مالک مهریه میشود و این اجازه را خواهد داشت تا مهریه خود را از همسر درخواست کند. زن یا شوهر از هم ارث میبرند. البته ارث بردن از یکدیگر بین زن و شوهر هنگامی برقرار میشود که رابطه زناشویی آنها دائمی باشد و در ازدواج موقت این امر امکانپذیر نیست. اما سؤالی که مطرح میشود این است که آیا با فوت زن مهریه ساقط میشود؟ در مجله دلتا به این پرسش پاسخ داده شده است.
با فوت زن مهریه ساقط میشود؟
مهریه دین و بدهی شوهر است و تا زمانی که پرداخت نشده باشد موظف به پرداخت است و در صورت فوت زن، ورثه او این حق را دارند که از مرد تقاضای مهریه متوفی را داشته باشند و به عبارتی وراث، از مرد طلبکار میشوند. بنابراین با قتل و فوت زن، مهریه از بین نمیرود و وراث میتوانند برای مطالبه آن اقدام کنند.
مهریه زن پس از فوت به ورثهاش میرسد
همانطور که گفته شد مطالبه مهریه همواره برای صاحب آن وجود دارد، حتی اگر زن در قید حیات نباشد. از همین روی وراث زن میتوانند بعد از فوت به نمایندگی از او مهریهاش را از مرد درخواست کنند. به عبارتی دیگر مهریه زن پس از فوت او به وراث وی منتقل شده و میتوانند به قائم مقامی از زن مهریه او را از مرد مطالبه کنند. این در حالی است که مرد نمیتواند از پرداخت مهریه همسر متوفی خود به ورثهاش به هر بهانهای خودداری کند. مگر آنکه مهریه به دلیل قانونی مانند بخشش آن توسط زن یا دریافت آن پیش از فوت، وجود نداشته باشد. بنابراین باید گفت که دین ناشی از مهریه از جمله دیون ممتاز است و حتی در صورت وجود بدهیهای متعدد مرد یا حتی فوت وی، باز هم پرداخت مهریه زن بر سایر بدهیها مقدم است و در الویت قرار دارد. شایان ذکر است که ورثه زن باید مدارکی همچون عقدنامه او را نیز به پیوست دادخواست خود تقدیم دادگاه کنند.
بیشتر دعاوی و اختلافات ساکنان بر سر مشاعات یا قسمتهای مشترک ساختمان است، به همین دلیل لازم است که قوانین و مقررات این بخشها مشخص شوند.
مشاعات ساختمان به قسمتهای مشترک ساختمان گفته میشود که قوانین و مقررات خاص خود را دارد. به طور کلی مالکیت آپارتمان به دو بخش تقسیم میشود که شامل مالکیت بر قسمتهای اختصاصی و مالکیت بر قسمتهای مشترک یا مشاعی است. در مجله دلتا به نکات مهمی از بخشهای مشترک ساختمانی اشاره و طبق قانون تملک آپارتمانها توضیح داده شده است.
مشاعات ساختمان
اساسا آن قسمتهایی از آپارتمان که مالکیت بر آنها در سند به طور جداگانه آمده است را قسمتهای اختصاصی مینامند و طبیعی است که دیگران حق استفاده از آن را ندارند. به عنوان مثال آشپزخانه، اتاق خواب، بالکن و پارکینگ و انباری به عنوان فضای اختصاصی در نظر گرفته میشوند. اما بیشتر دعاوی ساکنان و اختلافات آنها بر سر مشاعات یا قسمتهای مشترک است.
بخشهای مشاعی ساختمان
پشت بام
راهرو
زمین ساختمان
آسانسور
درب ورودی
پارکینگ اضافی
ورودی پارکینگ
باغچه
تاسیسات مشترک
پلهها
شوفاژخانه
انشعابات مشترک
لابی
این موارد تقریبا تمام مشاعات ساختمان بود، اما مهمتر از آن که شاید سوال اصلی شما نیز باشد قوانین مشاعات ساختمان است.
قوانین مشاعات ساختمان
به عنوان قاعده کلی باید توجه داشت که نمیتوان از مشاعات به گونهای استفاده کرد که مانعی برای استفاده دیگران باشد. در زیر به چند مورد مهم که بیشتر اختلافات را در این موضوع به خود اختصاص دادهاند اشاره میکنیم.
هیچ کدام از مالکین حق تصرف در مشاعات را ندارند، پس نمیتوان مشاعات ساختمان را به کسی واگذار کرد، مگر آنکه دو شرط رعایت شود. ۱)قانون این اجازه را داده باشد. ۲)با سایر ساکنین توافق شده باشد.
استفاده از مشاعات نباید باعث آزار و اذیت سایر ساکنین شود. به عنوان مثال شما نمیتوانید در حیاط ساختمان حیوانی را نگه دارید یا جشنی را در حیاط برگزار کنید، مگر با رضایت سایرین.
نمیتوان زباله های خود را در راهرو گذاشت.
نمیتوان خودروی خود را در محلی به غیر از محل تعیین شده پارک کرد.
نمیتوان شکل و رنگ آپارتمان را بدون توافق سایرین تغییر داد.
نمیتوان در نقشه ساختمان تغییری ایجاد کرد، مگر با همان دو شرط ذکر شده.
اسبابکشی و حمل مصالح ساختمانی و نخالههای ناشی از تعمیرات نیز با آسانسور ممنوع است.
در قانون برای جعل مدرک دانشگاهی، مجازات در نظر گرفته شده و بر اساس آن اگر فردی مدرک اشتغال به تحصیل یا فارغالتحصیلی داخل یا خارج از کشور را جعل کند، مجازات خواهد شد.
با توجه به اهمیت تحصیلات دانشگاهی در کشور، جعل مدرک تحصیلی از جمله جرائمی است که برخی افراد مرتکب آن میشوند و آگاهانه و یا گاهی بیاطلاع از عواقب قانونی آن اقدام به خرید مدرک جعلی میکنند. در مجله دلتا این جرم و مجازات آن از نظر قانونی مورد بررسی قرار گرفته و توضیح داده شده است.
تشخیص مدرک تحصیلی جعلی
برخی به دلایل مختلف، از جمله عدم آگاهی از عواقب استفاده از مدارک جعلی، با پرداخت مبالغی به کلاهبرداران، از مدارک تحصیلی جعلی استفاده میکنند. اما امروزه به دلیل سیستم مکانیزه و متمرکزی که وجود دارد، در اولین مراجعه به مراکز رسمی جعلی بودن مدارک تشخیص داده میشود. بنابراین به راحتی با استعلام مدرک تحصیلی ، جعلی بودن آن مشخص میشود.
مجازات جعل مدرک تحصیلی
در قانون برای جعل مدرک دانشگاهی، مجازات در نظر گرفته شده و بر اساس آن اگر فردی مدارک اشتغال به تحصیل یا فارغالتحصیلی با تأییدیه و ریز نمرات تحصیلی دانشگاهها، موسسات آموزش عالی و تحقیقاتی داخل یا خارج از کشور را جعل کند، مجازات خواهد شد. شایان ذکر است علاوه بر فرد جعل کننده(جاعل)، کسی هم که از این مدرک جعلی استفاده میکند مجرم به حساب میآید و هر دو آنها به حبس از ۱ تا ۳ سال به علاوه جبران خسارت محکوم میشوند. بنابراین مجازات خرید مدرک تحصیلی جعلی نیز در قانون مشخص شده است. البته گاهی اوقات جعل مدرک دانشگاهی توسط افراد عادی انجام نمیشود و در انجام این کار یکی از کارکنان وزارتخانهها، سازمانها، موسسات وابسته به دولت، شهرداریها یا نهادهای انقلابی دخالت دارند که در صورت وقوع چنین امری این دسته از افراد به حداکثر مجازاتهایی که قاضی تعیین میکند، محکوم خواهند شد.
مطلب پیشنهادی: برای آشنایی بیشتر با جرم جعل سند “جعل سند و جلب جاعل” را مطالعه کنید.
اگر مرد بتواند ثابت کند خودرویی که زن از او توقیف کرده وسیله کسب درآمد وی بوده، میتواند رفع توقیف از ماشین را از دادگاه درخواست کند.
توقیف خودرو برای مهریه یکی از روشهایی است که زن میتواند به حق و حقوق مالی خود دست پیدا کند. با توجه به اینکه امروزه هر فرد برای سهولت در رفت و آمد یک وسیله نقلیه شخصی دارد، زن میتواند اقدام به توقیف خودروی همسر کند. اما سؤالی که مطرح میشود این است که آیا شامل خودرویی که وسیله امرار معاش شوهر است هم میشود؟ در مجله دلتا این مورد بررسی شده است. پس در ادامه با ما همراه باشید.
توقیف خودرو برای مهریه
توقیف خودرو برای مهریه از دو طریق دادگاه و اجرای ثبت اسناد امکانپذیر است.
توقیف خودرو برای مهریه از طریق دادگاه
در این روش باید زن دادخواستی مبنی بر مطالبه مهریه به دادگاه ارائه کند و همزمان با این دادخواست، تقاضای تامین خواسته کند تا پس از صدور رای به نفع وی، خودروی شوهر توقیف شود و فرصتی برای مخفی کردن یا انتقال سند خودرو به نام دیگری برای مرد باقی نماند. بنابراین پس از معرفی خودرو به دادگاه به عنوان تامین خواسته، زن باید اقدام به استعلام از پلیس راهور کند تا خودرو یا خودروهایی که به نام مرد است را توقیف سندی کرده تا دیگر نقل و انتقال سند خودرو امکانپذیر نباشد.
توقیف خودرو برای مهریه از طریق اجرای ثبت اسناد
در این روش با معرفی خودرو به اجرای ثبت اسناد دستور توقیف خودرو صادر و برای مرد ابلاغ میشود. در ابلاغیه ده روز مهلت تعیین شده که طی این مدت مرد فرصت دارد مهریه را پرداخت کند و در صورت عدم پرداخت مهریه، به مدت ۳ روز به زن مهلت میدهند خودرو را معرفی کند و پس از این سه روز دستور توقیف خودرو صادر و به پلیس راهور ارجاع میشود و خودرو را توقیف میکند.
توقیف خودرو لیزینگی
خودرویی که در رهن شرکت خودرو سازی است را بابت مهریه میتوان توقیف کرد؛ اما برداشت مبلغ مهریه از این نوع خودروها در این صورت است صرفا مبلغی که بابت خودرو تا آن زمان پرداخت شده را میتوان مورد توقیف بابت مهریه قرار داد و مقدار مبلغی که بابت خودرو هنوز به شرکت تولید کننده بدهکار است غیر قابل برداشت است. برای مثال وقتی مرد خودرویی به ارزش ۲۰۰ میلیون دارد که در رهن یک شرکت خودروسازی است باید بررسی شود چه میزان از اقساط پرداخت شده است. مثلا اگر ۵۰ میلیون از اقساط پرداخت شده و ۱۰۰ میلیون به شرکت تولید کننده بدهکار است، خودروی فوق الذکر فقط به اندازه ۵۰ میلیون قابل توقیف برای زن است و بیشتر از این مقدار ممکن نیست.
توقیف خودرویی که وسیله امرار معاش است
اگر مرد بتواند ثابت کند که خودرویی که زن از او توقیف کرده وسیله کار وی است و از طریق آن امرار معاش و کسب درآمد میکرده و نیز خودرو از نظر عرف خودروی گرانقیمتی نباشد میتواند با استناد به اینکه ماشین مذکور وسیله ضروری زندگیاش است و جزء مستثنیات دین به حساب میآید، رفع توقیف از ماشین را از دادگاه درخواست کند.
گاهی شرایطی به وجود میآید که برای خرید و فروش، مقدمات اولیه و لازم فراهم نیست، به طور مثال پول کافی وجود ندارد، در این شرایط قراردادی عادی میان خریدار و فروشنده تنظیم میشود که به آن قولنامه گفته میشود.
تفاوت مبایعه نامه و قولنامه از جمله مواردی است که همیشه برای اشخاص سوال بوده است. قولنامه و مبایعه نامه قراردادهایی هستند که افراد در معاملات خود از آنها استفاده میکنند. باید در نظر داشت که این قراردادها متفاوت از یکدیگر هستند. با مجله دلتا همراه باشید تا با وجه تمایز آنها بیشتر آشنا شوید.
مبایعه نامه چیست؟
مبایعه نامه به قرارداد خرید و فروش گفته میشود. به طور معمول قرارداد مکتوبی که بین فروشنده و خریدار برقرار میشود. به مبایعه نامه در اصطلاح بیع نامه نیز گفته میشود که مفهوم آن با مبایعهنامه هیچ تفاوتی ندارد. بنابراین هرگاه در زمان تنظیم قرارداد، کلیه موارد زیر تحقق داشته باشد و مکتوب گردند، مبایعه نامه یا همان قرارداد خرید و فروش شکل گرفته است.
دو طرف، قصد خرید و فروش مالی را در حال حاضر داشته باشند.
مورد معامله معلوم و معین شده باشد.
ثمن (پول) مورد معامله تعیین شده باشد.
در خصوص نحوه پرداخت پول و تحویل مبیع و سایر شرایط، توافقات لازم و کافی صورت گرفته باشد.
بخشی از ثمن یا قسمتی از مبیع تسلیم شده باشد.
قولنامه چیست؟
گاهی شرایطی به وجود میآید که برای خرید و فروش، مقدمات اولیه و لازم فراهم نیست، به طور مثال پول کافی وجود ندارد و یا فروشنده اموری از جمله مفاصا حساب شهرداری و یا کارهای دارایی را به طور کامل انجام نداده است. در این شرایط قراردادی عادی میان خریدار و فروشنده تنظیم میشود که در آن متعهد میشوند در زمان و مکان مشخصی حضور یافته و با شرایطی که در قرارداد معین شده، معامله را انجام دهند. به چنین قراردادی قولنامه گفته میشود.
تفاوت مبایعه نامه و قولنامه
مبایعه نامه مانند سایر قراردادهایی که افراد برای انجام یک عمل و تعهد تنظیم میکنند، در دادگاه معتبر است و باید آن را اجرا کنند و به موجب آن، میتوان در صورتی که فرد از انجام تعهد خودداری کرد، الزام به انجام تعهد را از دادگاه درخواست کرد. به طور مثال اگر فروشنده از حضور در دفتر اسناد رسمی و انتقال رسمی ملک به خریدار خودداری و یا خریدار از پرداخت کامل مبلغ معامله خودداری کند، هر یک از آنها میتوانند از دادگاه درخواست کنند تا طرف مقابل را برای انجام تعهد مجبور کند. بنابراین مبایعه نامه، قراردادی است که طی آن معامله انجام شده است و به عبارت دیگر، طبق آن مالی به دیگری فروخته میشود. اما در خصوص قولنامه باید گفت، هر گاه دو طرف قصد انجام معامله را فعلاً نداشته و فقط قول انجام معامله را در آینده به یکدیگر میدهند بدون آنکه در حال حاضر قصد انجام معاملهای را داشته باشند. بنابراین این توافق کتبی، باعث تملیک و تملک نخواهد شد و فقط ایجاد تعهد میکند.
اگر اهل صرفهجویی اقتصادی هستید تا حد امکان خانهای با نورگیری مناسب و کنتورهای آب، برق و گاز جداگانه اجاره کنید و از خانههای نزدیک به بزرگراه، مدرسه، پمپ بنزین و مراکز توزیع برق و تلفن تا جایی که میشود اجتناب کنید.
کسانی که قصد دارند خانهای اجاره کنند باید هشت نکته را در نظر داشته باشند تا به مشکلاتی که گاهی در جابهجایی پیش میآید دچار نشوند. در مجله دلتا به نکات اجاره خانه اشاره شده است.
۱. یک ماه قبل از پایان قرارداد موضوع را به صاحبخانهها اطلاع دهید. اگر صاحبخانه تحویل پول پیش را به پیدا شدن مستاجر منوط کرد، بهتر است شما هم برای پیدا کردن مستاجر دست به کار شوید. البته این وظیفه مستاجر نیست؛ اما احتمالا شما بیشتر از صاحبخانه عجله دارید و به پول پیش خود نیاز دارید.
۲. پیش از امضای قرارداد تمام قسمتهای خانه را بازدید و مشکلات و خرابیهای ساختمان را در متن اجاره نامه یادداشت کنید تا در پایان قرارداد و تحویل خانه صاحبخانه ادعای خسارت نکند. اگر پیش از عقد قرارداد اشکالات تاسیساتی منزل را از طریق صاحبخانه برطرف نکنید، ناچارید بعد از عقد قرارداد با هزینه خودتان به برطرف کردن آن ها اقدام کنید.
۳. تا حد امکان در جستوجوی خانه نوساز و یا قدیمی نباشید. بهترین خانهها برای اجاره خانههای با عمر ۳ تا ۱۰ سال است.
۴. حتما قرارداد اجاره را در دفاتر املاک و با کد رهگیری ثبت کنید. کد رهگیری هیچ هزینهای ندارد و مشاوران املاک حق ندارند مبلغ اضافهای برای کد رهگیری به جز کمیسیون خود دریافت کنند.
۵. پیش از امضای قرارداد حتما اصل سند یا قولنامه یا… خانه و کارت شناسایی صاحبخانه را به دقت ملاحظه کنید.
۶. محل دقیق پارکینگ خود را در حضور مالک مشخص کنید.
۷. اگر اهل صرفهجویی اقتصادی هستید تا حد امکان خانهای با نورگیری مناسب و کنتورهای آب، برق و گاز جداگانه اجاره کنید و از خانههای نزدیک به بزرگراه، مدرسه، پمپ بنزین و مراکز توزیع برق و تلفن تا جایی که امکان دارد اجتناب کنید.
۸. پیش از امضای قرارداد حتما آن را با دقت بخوانید.
تحصیل، از حقوق مدنی افراد جامعه است و منع افراد از دارا بودن این حق، نیازمند وجود دلایل قانونی است. بنابراین شوهر فقط زمانی میتواند از ادامه تحصیل همسر خود جلوگیری کند که توجیه منطقی داشته باشد.
محرومیت از تحصیل از مشکلاتی است که ممکن است مرد برای زن ایجاد کند. برخی از زنان تصور می کنند که همسرآن ها میتواند مانع کار کردن یا تحصیل آنان شود. در مجله دلتا موضوع حق تحصیل و جلوگیری از ادامه تحصیل زن توسط شوهر بررسی شده است.
حق تحصیل زن طبق قانون
برای جلوگیری از برخی مشکلات و اختلاف نظرها بهتر است زمان ازدواج زن و مرد بر سر همه موارد با یکدیگر توافق کنند که حق تحصیل زن یکی از آنها است. در صورتی که زن قبل از ازدواج با همسر خود شرط کند که بعد از ازدواج قصد تحصیل دارد، مرد نمیتواند مانع آن شود . شروط ۱۲ گانه ضمن عقد ازدواج حق طلاق، حق اشتغال، حق تحصیل و … را نیز در برمیگیرد که در مورد حق تحصیل زن، مرد میتواند با امضا کردن شروط ضمن عقد، اجازه تحصیل را به همسر خود بدهد یا با امضا نکردن آن، این حق را از او سلب کند.
شکایت برای ممانعت از تحصیل
طبق قانون، زن و شوهر هر کدام اختیارات مشروع خود را دارند و بدون داشتن دلیل قانونی و منطقی نمیتوان هیچ حقی را از مرد یا زن سلب کرد. بنابراین شوهر نمیتواند با دلایل غیرمنطقی همسر خود را از انجام برخی از کارها محروم کند. به طور مثال اگر مرد بدون هیچ دلیل موجه قانونی به زن اجازه تحصیل ندهد و او را از ادامه تحصیل بازدارد، کار غیرقانونی انجام داده است. زن میتواند شکایت خود را تحت عنوان عسروحرج به دادگاه تقدیم کند. عسر و حرج به معنای شرایط سخت در زندگی مشترک است و اگر به دادگاه ثابت شود که شوهر با دلایل غیرمنطقی شرایط سخت و غیر قابل تحمل را برای همسر خود ایجاد کرده است، به زن حق طلاق میدهد.
تحصیل زن بدون اجازه شوهر
تحصیل زنان، از حقوق مدنی آنها محسوب میشود و جلوگیری از داشتن این حق، نیازمند ماده قانون است. بنابراین مرد فقط زمانی میتواند از ادامه تحصیل همسر خود جلوگیری کند که ادامه تحصیل زن به زندگی زناشویی لطمهای وارد کند و باعث برهم خوردن زندگی مشترک شود، در آن صورت شوهر میتواند همسر خود را از ادامه تحصیل بازدارد. بنابراین، در صورتی که تحصیل زن بدون اجازه شوهر باشد، مرد فقط میتواند مانع از آن شود؛ در غیراین صورت ادامه تحصیل جزء دلایل طلاق از سوی مرد نیست. شایان ذکر است اگر زن در زمان ازدواج در حال تحصیل باشد، مرد بعد از ازدواج اجازه مخالفت ندارد. در هر صورت با وجود این که شرط ضمن عقد بسیار مهم است، ولی همه این مسائل بستگی به توافق دو طرف بعد از ازدواج دارد.
بر اساس قانون، هر کس با آگاهی از بسته بودن حساب بانکی خود چک صادر کند، این رفتار وی در حکم صدور چک بیمحل خواهد بود و به حداکثر مجازات قانونی محکوم میشود.
صدور چک از حساب مسدود از جمله جرائمی است که در قانون برای آن مجازات در نظر گرفته شده است. برای آشنایی بیشتر با این جرم و مجازات آن در ادامه با مجله دلتا همراه باشید.
صدور چک از حساب مسدود
از مواردی که موجب میشود بانک در برابر چک ارائه شده گواهی عدم پرداخت صادر کند و به اصطلاح چک برگشت بخورد، زمانی است که شخص با اطلاع از مسدود بودن حساب خود، چک صادر میکند. حال این سؤال مطرح میشود که اگر شخصی از بسته بودن حساب خود آگاه باشد اما با این حال اقدام به صدور چک از آن حساب کند، آیا دارنده چک میتواند از صادر کننده شکایت کند؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که صدور چک بلامحل از حساب مسدود جرم محسوب میشود و در قانون برای آن مجازات تعیین شده است.
مجازات صدور چک بلامحل
در ارتباط با صدور چک بلامحل از حسابی که بسته است قانون صدور چک بیان میکند: هر کس با علم و آگاهی از بسته بودن حساب بانکی خود چک صادر کند، این رفتار وی در حکم صدور چک بیمحل خواهد بود و به حداکثر مجازات قانونی محکوم خواهد شد. طبق قانون، هرکس مرتکب جرم صدور چک بلامحل شود، به شرح زیر محکوم خواهد شد. ۱. چنانچه مبلغ مندرج در متن چک کمتر از ده میلیون ریال باشد، به حبس تا حداکثر شش ماه محکوم خواهد شد. ۲. چنانچه مبلغ مندرج در متن چک از ده میلیون ریال تا پنجاه میلیون ریال باشد، به شش ماه تا یک سال حبس محکوم خواهد شد. ۳. چنانچه مبلغ مندرج در متن چک از پنجاه میلیون ریال بیشتر باشد، به حبس از یک سال تا دو سال و ممنوعیت از داشتن دسته چک به مدت دو سال محکوم خواهد شد و در صورتی که صادر کننده چک اقدام به صدور چکهای بلامحل کرده باشد، دادگاه بر اساس مجموع مبالغ مندرج در متن چکها مجازات را تعیین میکند. شایان ذکر است اگر ثابت شود چکهای بلامحل برای معاملات نامشروع و یا ربا (سود ناروا و نامشروع) صادر شده، مجازاتهای یاد شده اجرا نمیشود؛ زیرا اصل معامله باطل و یا چک به دلیل پرداخت سود نامشروع و ظالمانه صادر شده است.
ملاک و معیار دادگاه برای سپردن حضانت به والدین، تامین منافع و مصلحت کودک است. یکی از راهکارهای قانونی برای سپردن حضانت به پدر یا مادر، سن فرزندان است. سن حضانت فرزند دختر و پسر متفاوت است.
حضانت فرزند همواره یکی از مهمترین مسائلی است که در هنگام جدایی یا طلاق زن و مرد مطرح میشود. حال این سؤال پیش میآید که حضانت دائم فرزند امکانپذیر است؟ در مجله دلتا این موضوع مورد بررسى قرار گرفته است.
حضانت فرزند
به سرپرستی و حمایت جسمی و عاطفی از فرزندان حضانت گفته میشود. مطابق قانون، حضانت فرزندان حق و تکلیفی است که بر عهده پدر و مادر قرار دارد؛ بنابراین هر یک از والدین موظف هستند از فرزند خود مراقبت کنند. از طرفی این حق و اختیار را دارند که حضانت فرزند با آنها باشد که به آن در اصطلاح حقوقی حق حضانت فرزند گفته میشود. در بعضی از موارد، برای مثال زمانی که زن و شوهر از یکدیگر طلاق بگیرند، تعیین تکلیف در خصوص حضانت فرزندان دشوار میشود.
مطلب پیشنهادی: برای آشنایی بیشتر با قوانین مربوط به حضانت “حضانت فرزند و نکات قانونی آن” را مطالعه کنید.
سن حضانت
یکی از راهکارهای قانون برای سپردن حضانت به یکی از والدین، سن فرزندان است. سن حضانت فرزند دختر و پسر متفاوت است.
حضانت فرزند دختر
حضانت فرزند دختر تا هفت سالگی با مادر و از هفت تا نه سالگی با پدر است. حضانت دختر بعد از نه سالگی به انتخاب اوست که میخواهد نزد پدر یا مادرش زندگی کند.
حضانت فرزند پسر
حضانت فرزند پسر نیز تا هفت سالگی با مادر و پس از آن تا پانزده سالگی بر عهده پدر است. بعد از رسیدن به پانزده سالگی میتواند تصمیم بگیردکه نزد کدام یک از والدین خود زندگی کند.
حضانت دائم فرزند
ملاک و معیار دادگاه خانواده برای سپردن حضانت به والدین، تامین منافع و مصلحت کودک است؛ بنابراین پدر و مادر کودک به خصوص در طلاق توافقی میتوانند بر سر این موضوع به تفاهم برسند که حضانت دائمی با یکی از آنها باشد. به طور مثال در برخی موارد زن با بخشیدن مهریه حضانت دائم فرزند را بر عهده میگیرد. باید به این نکته توجه داشت که اگر شخصی حضانت دائم را با توافق دیگری گرفته باشد ولی حقوق فرزند به هر دلیلی رعایت و تامین نشود، طرف دیگر می تواند به دادگاه خانواده مراجعه و با ارائه دلایل و مدارک قانونی سلب حضانت از وی را درخواست کند. شایان ذکر است سن خروج از حضانت در دختران نه سال تمام و در پسران پانزده سال تمام تعیین شده است؛ یعنی زمانی که به سن بلوغ میرسند. بعد از آن فرزند میتواند انتخاب کند نزد پدر بماند یا مادر؛ زیرا دیگر از سن حضانت خارج شده است.
با افزایش آپارتمان نشینی و ساکن شدن هر چه بیشتر مردم در آپارتمانها، بیمه کردن ساختمان امری ضروری به نظر میرسد. یکی از مهمترین بیمهها، بیمه آتش سوزی ساختمان است.
هر ساختمان از قسمتهای اختصاصی که ملک شخص خاصی هستند و قسمتهای مشترک ساختمان که متعلق به کلیه مالکین است و همه ساکنین به طور مستقیم و یا غیرمستقیم، از آنها استفاده میکنند، تشکیل شده است. هزینههای مربوط به قسمتهای مشترک هر ساختمان، بین ساکنان ساختمان تقسیم خواهد شد. یکی از مهمترین هزینههای مشترک، هزینه بیمه آتش سوزی ساختمان است. حال این پرسش ایجاد میشود که هزینه بیمه آتش سوزی بر عهده چه کسی است؟ در مجله دلتا به این پرسش پاسخ داده شده است.
بیمه آتش سوزی ساختمان
با افزایش آپارتمان نشینی و ساکن شدن هر چه بیشتر مردم در آپارتمانها، بیمه کردن ساختمان امری ضروری به نظر میرسد؛ چرا که در آپارتمانها در صورت وقوع حادثهای برای یکی از واحدهای ساختمان، احتمال اینکه این خطر متوجه بقیه ساکنین شود بسیار بالاست. این در حالی است که قانون تملک آپارتمانها بیمه ساختمان را برای ساکنان یک تکلیف اجباری کرده است.
بیمه کردن ساختمان به عهده چه کسی است؟
این وظیفه به صراحت در قانون تملک آپارتمانها بر عهده مدیر ساختمان قرار داده شده است. طبق این قانون، مدیر ساختمان که از سوی مالکان برای اداره امور ساختمان انتخاب میشود و به صورت کتبی یا عملی این مسئولیت را میپذیرد، موظف است کل ساختمان را در مقابل حادثه آتش سوزی نزد یکی از شرکتهای بیمه، بیمه کند. بنابراین اگر مدیر به این وظیفه عمل نکند مسئول جبران خسارات وارده به مالکان یا ساکنان است؛ یعنی مالکان حق دارند علیه او نزد دادگستری شکایت و خسارتهایی که در اثر آتش سوزی به مال یا جان آنها وارد شده است را مطالبه کنند. البته اگر خسارات وارده تا بیست میلیون تومان باشد، شورای حل اختلاف به آن رسیدگی میکند. اگر مدیر یک مجموعه آپارتمانی اقدام به بیمه کردن ساختمان نکرد، ساکنان میتوانند او را مجبور به انجام این مسئولیت کنند. همچنین اگر همه مالکان بخواهند که ساختمان بیمه شود، اما مدیر مخالفت کند، مالکان میتوانند برای مدیر یک جایگزین تعیین کرده و این موضوع را از مدیر جدید درخواست کنند.
اما اگر برخی از مالکان خواهان بیمه کردن ساختمان باشند و برخی دیگر از آنها نباشند، مالکی که میخواهد ساختمان بیمه شود، میتواند حسب مورد به دادگاه یا شورای حل اختلاف مراجعه و علیه مدیر دادخواست الزام به ایفای وظیفه قانونی «بیمه کردن ساختمان» را تقدیم دادگاه کند. در این مورد مدیر موظف است این وظیفه را انجام دهد، اگر مالکان مخالف اصرار کنند، دادگاه میتواند مالکان مخالف بیمه را ملزم به پرداخت هزینههای بیمه کند.
بیمه های ضروری برای هر ساختمان
تکلیفی که قانون تملک آپارتمانها ایجاد کرده است، فقط محدود به بیمه آتش سوزی ساختمان است و مدیر ساختمان بیشتر از این مسئولیت دیگری ندارد. البته در رابطه با ساختمان انواع حوادث متصور است و بنابراین انواع پوششهای بیمهای هم برای آن وجود دارد؛مثلا ممکن است ساختمانی در اثر سهل انگاری مهندس ناظر یا سازنده ریزش کند. در این موارد اگر سازنده یا مهندس ناظر برای آن ساختمان بیمه نامه مسئولیت گرفته باشد، بیمه خسارت را پرداخت میکند؛ در غیر این صورت سازنده یا مهندس ناظر مسئول جبران خسارت خواهد بود.
سه رکن بلوغ، عقل و سن برای انجام معاملات لازم است و در اصطلاح به آن اهلیت گفته میشود. بر اساس قانون مدنی، دو طرف معامله در صورتی اهل محسوب میشوند که بالغ، عاقل و رشید باشند.
معاملاتی که بین افراد انجام می شود زمانی معتبر و قانونی است که شرایط صحت معامله را داشته باشند. در مجله دلتا به بررسی این شرایط پرداخته شده است.
شرایط صحت معامله
معامله در صورتی قانونی است که دارای شرایط اساسی زیر باشد: ۱.قصد و رضایت طرفهای قرارداد ۲.اهلیت (شایستگی) طرفها ۳.موضوع معین مورد معامله ۴.مشروعیت هدف معامله
قصد و رضایت طرفهای قرارداد
منظور از قصد و رضایت افراد در زمان معامله این است که آنها برای تشکیل قرارداد، دارای اراده و اختیار بوده و رضایت نیز داشته باشند. بنابراین در صورتی که شخص با تهدید، فشار و اجبار تصمیم به انجام معامله بگیرد، آن عقد و قرارداد باطل است.
اهلیت (شایستگی) طرفها
سه رکن بلوغ، عقل و سن برای انجام معاملات لازم است و در اصطلاح به آن اهلیت گفته میشود. بر اساس قانون مدنی، طرفین معامله در صورتی اهل محسوب میشوند که بالغ، عاقل و رشید باشند. سن رشد برای انجام معاملات و تصرف در امور مالی ۱۸ سال تمام است.
موضوع معین مورد معامله
مال یا عملی که مورد انتقال یا تعهد ناشی از معامله قرار گیرد، مورد معامله نامیده میشود. بدیهی است در صورتی که معامله، موضوع مشخصی نداشته باشد، آن معامله باطل است. بنابراین مورد معامله ممکن است یکی از موارد زیر باشد. ۱.مورد معامله خانه یا مغازه (مال) باشد که فروشنده باید آن را به خریدار بدهد. ۲.انجام عمل خاصی باشد. مثل ضمانت ها و خدمات پس از فروش برخی از شرکتها ۳.مورد معامله میتواند ترک عمل خاصی باشد، مانند ندادن اطلاعات وسیله خریداری شده به رقبای فروشنده
مشروعیت جهت معامله
منظور از جهت در واقع انگیزه و هدفی است که معامله کننده بر اثر آن، حاضر به انجام معامله میشود و باید مشروع و قانونی باشد. به طور مثال شخصی خانهای را برای تبدیل آن به دفتر تجاری میفروشد و شخص دوم برای تهیه پول درمان و… که در همه این موارد علت معامله که کسب پول بوده، یکسان است اما جهت آنها متفاوت است.
انواع عقد
با توجه به شرایط اساسی برای معاملات، قراردادها به ۳ نوع تقسیم میشوند.
عقد صحیح
عقدی است که شرایط چهارگانه صحت معاملات را داشته باشد.
عقد باطل
عقدی است که یک یا چند شرط از شرایط اساسی صحت معاملات را نداشته باشد و به همین دلیل قانونی نیست.
عقد غیر نافذ
عقدی است که به علت عدم قصد و رضایت طرفهای قرارداد اثر قانونی بر آن مترتب نیست، اما این نقص قابل رفع است و پس از رفع نقص مورد حمایت قانونی واقع میشود.